سخن بزرگان و سخن کوچکی-
چون من تمام جملات زیر را مشاهیر و بزرگان جهان گفته اند الا یک چاراگرافی که حرف دلم بود و جسارت کرده اینجا درج کردم .
سلام دوستان
به سایت پیمانکاران خوش آمدید . اینجا رفاقت حرف اول را خواهد زد .
یکی از راه های موفقیت قرار گرفتن در جریان زندگی است . این جریان مثبت را خود بوجود می اوریم ،
میتواند بیان یک تجربه ، که کارگشای شخصی شود باشد .
پس لطفا ما را در این را یاری کنید .
امیدوارم بتوانم تجارب خود را صادقانه و به خوبی بیان کنم .
موفق و پیروز باشید
درج نظرات مفید شما را نیز در این سایت سهیم میکند.
. حیدری .
---------------------------------
خانه های قدیمی را دوست دارم
چایی همیشه دم است
روی سماور
توی قوری
در خانه همیشه باز است
مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواهد
غذاها ساده و خانگی است
بویش نیازی به هود ندارد
عطرش تا هفت خانه می رود
کسی نان خشکه ندارد
نان برکت سفره است
مهمان ناخوانده آب خورشت را زیاد می کند
دلخوری ها مشاوره نمی خواهد
دوستی ها حساب و کتاب ندارد
سلام ها اینقدر معنا ندارد
سلام گرگی وجود ندارد
افسردگی بیماری نایابی است ...
دوستتان دارم
همیشه در زندگی یک رنگ باشید قالی از رنگارنگی زیر پا افتاده است
زندگی تو بازتاب اندیشه های توست ، هر آنچه را که ذهن تو باور کند به دست می آوری و آنچه را که محکوم کنی از دست می دهی.
و این را بدان که :
خوشبختی بر 3 اصل استوار است :
1 - فراموش کردن گذشته
2 - غنیمت شمردن حال
3 - امیدوار بودن به آینده
---------------------------
صلح با یک لبخند آغاز می شود
مادر ترزا
----------------------------
برای انسانهای بزرگ بن بستی وجود ندارد
چون بر این باورند که :
یا راهی خواهم یافت
یا راهی خواهم ساخت
---------------------------
لذت دوستی با پابرهنگان در این است که مطمئنی ریگی به کفش ندارند.....
---------------------------
هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است...
در این دنیا هیچ بن بستی نیست،
یا راهی خواهم یافت،
یا راهی خواهم ساخت...
---------------------------
اگر آنقدری که آشکارا از مردم می ترسیمدر نهان از خدا بترسیم در هردو جهان خوشبخت خواهیم شد
--------------------------
آدمهای ساده را دوست دارم
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند
آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است
بسکه هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سوءاستفاده می کند
یا زمین شان میزند
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد
آدم های ساده را دوست دارم
بوی ناب آدم می دهند
نیک میدانم با شکستن پای دیگران هیچگاه نمی توانم تندتر راه بروم
---------------------------
روز کوروش بزرگ
روز ۷ آبان (۲۹ اکتبر) که تاریخ نویسان آن را روز ورود کوروش به بابل و صدور منشور کوروش میدانند به پیشنهاد سازمان بینالمللی نجات پاسارگاد٬ روز کوروش کبیر انتخاب و نامگذاری شده است.
این روز به مناسبت پایان تصرف امپراتوری بابل به دست سپاه هخامنشیان (۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد) و پایان دوران ستمگری در جهان باستان انتخاب شدهاست.
———————————————
بخشی از زندگی کوروش بزرگ
کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است، بنیانگذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیشپیش، شاه بزرگ انشان، از خانوادهای که همیشه پادشاه بودهاست» معرفی میکند.
-----------------------
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین (واقعا جالبه!!!)
♥ بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری.
♥ برای مسافرت به یک جای خوشگل بری.
♥ به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی.
♥ آخرین امتحانت رو پاس کنی.
♥ توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی کردی پول پیدا کنی.
♥ کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه.
♥ برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی!!!
♥ تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعت ها هم طول بکشه بی دلیل بخندی.
♥ بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شماتعریف میکنه.
♥ از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می تونی بخوابی!
♥ آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره.
♥ وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین!!!
♥ لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی.
♥ یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره!!!
♥ یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و…باز هم بخندی!!!
♥ این ها بهترین لحظات زندگی هستن قدرشون رو بدونیم.
♥ زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد!!!
---------------------
شادی
میدونی شکسپیر چی میگه ؟!
میگه : من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند …
زندگی کوتاه است ..
پس به زندگی ات عشق بورز ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن | قبل از اینکه بنویسی » فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش | قبل از اینکه دعا کنی » ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن | قبل از تنفر » عشق بورز
زندگی این است … احساسش کن ، زندگی کن و لذت ببر…
--------------------------
یادمان باشد که اعتماد المثنی ندارد ، پس لطفا گمش نکنیم
-------------------------
توصیههایی از بروس مائو :
طراحی و اساسا زندگی در جهان امروز با در نظر داشتن بالقوگیها، خصوصیات، کمبودها و نیازهایش، بدون شک سیستم و سمت و سویی متفاوت را میطلبد، جهانی که این توانایی را دارد که این سیستم را بیافریند. هر طراحی و آفرینش در خور فضایی با این محتوا نیازمند عواملی در جهت پویایی و ماندگاری است؛ عواملی که شاخصههای بالندگی و ظهورشان تغییرات اساسی را داشتهاست، تغییرات عظیمی که خود در آینده بستر تحولات اساسیتر در عرصه طراحی و سایر جلوههای زندگی انسانی هستند و امروزه طراحی به عنوان یکی از قدرتمندترین نیروهای جهان مطرحند و ما را در آغاز مرحله جدیدی و تجربه ناشده از تواناییهای آدمی قرار میدهد.
به عبارتی در جایگاهی که تمام فعالیتهای اقتصادی و بومشناختی به عنوان مفاهیمی مرتبط، درهم تنیده و به هم پیوسته مطرح میشوند. ما برای شناخت این نیروی عظیم نوظهور نیازمندیم تا مشخص کنیم که "ما برای خود و جهانمان چه میکنیم؟" و این آرمان و خواسته تحولات بنیادینی (massive change) است که بروس مائو در مقام یک طراح خلاق به آن معتقد است.
بروس مائو، مردی است با پیامی متفاوت؛ پرورش طراحیای شجاعانه و فعالیتی جهانی، جمعی و کلیتنگر، طراحی و آفرینشی که ما و جهانی را که در آن زندگی میکنیم، میآفرینیم و رشد میکنیم را به آستانه جهانی زیباتر، کاملتر و رشد یافته تر رهنمون میدارد.
کسی که شاید شهرت او به واسطه طراحی گرافیک کتب و نشریات باشد، اما در واقع بوروس مائو را نباید صرفا یک طراح گرافیک دانست. مائو با دیدی وسیع در زمینه طراحی امروز، به شخصیتی خلاق با نگاهی آوانگارد و میانگستره ای در عرصه ترکیب هنرها و ارتباط و پیوستگی آنها تبدیل شدهاست، کسی که معتقد است "در حوزه نامحدود آفرینشهای خلاقانه هیچ چیز به اندازه فضای خالی زاینده و تحول آفرین نیست...".
Massive change که نمونه اندیشهها و افکار پیشروی بروس مائو است، برنامهای است برای شناخت و یادآوری ظرفیتهای جهان با نگاهی بر شرائط و محدودیتهای موجود، جهانی که ماهیتش به سرعت در حال دگرگونی است و پیشبینی آن دشوار مینماید. طراحی به حکم ذات خویش توان تأثیرگزاری بر ابعاد گوناگون آن را دارد. تحولات بنیادینی که مائو از آن سخن میگوید، تلاشی است تا زمینهساز جهانی باشد که ظرفیتهای مطلوب یک جامعه جهانی را که تحت تأثیر نیروی بیکرانی چون طراحی خلاق را در قالب خویش تبلور دهد.
مانیفستی که 39 بند از آن در ادامه میآید، بیانگر افکار و باورهای مائو است و همان چیزی است که او معتقد است طراحان و اصولا هر انسانی برای خلاقانه زیستن به آن و درک آن در زندگی نیارمند است...:
1. اجازه دهید تا پدیدهها و رویدادها شما را تغیر دهند. شما ناگزیرید که مشتاق رشد و تعالی باشید. رشد و پیشرفت از بسیاری اتفاقات که برای شما رخ میدهد متفاوت است. شما آن را میسازید و آن را زندگی میکنبد. شرط لازم برای رشد و پیشرفت این است که تجربهها و پدیدهها را با آغوشی باز بپذیریم و مشتاق تغیر و تحول یافتن به واسطه آنها باشیم.
2. مفهوم "صحیح" را به فراموشی بسپارید. "صحیح" یک کمیت و بعد شناخته شدهاست، درست همان چیزی که ما همگی با آن موافقیم و رشد لزوماً صحیح نیست بلکه تکاپویی برای شناخت و کشف زوایای ناشناختهای است که ممکن است برای جستجو و پژوهش ما سودی داشته باشد و یا حتی سودی نداشتهباشد.
3. مسیر (Process) مهمتر از نتیجه است. زمانی که نتیجه مسیر را پیش ببرد ما همواره فقط به جایی رهنمون خواهیم شد که هم اکنون هستیم، اما اگر این مسیر باشد که نتیجه را تعیین کند، ممکن است که ما ندانیم در حال رفتن به کجا هستیم اما میدانیم که میخواهیم آنجا باشیم.
4. تجربههایتان را دوست بدارید (همان طور که فرزند زشتتان را دوست دارید). لذت بردن موتور محرک رشد و پیشرفت است. آزادی تفکر و آزادی عمل رادر انجام کارهایتان به عنوان تجربهها، تکرارها، تلاشها، محکها و حتی اشتباهاتی زیبا، پرورش دهید.
5. عمیقتر شوید. هرچه در آنچه که بیشتر دوست میدارید عمیقتر شوید احتمال پیدا کردن ارزشها و موضوعات ارزشمند بیشتر خواهد بود.
6. برحادثهها غالب شوید. در جستجوی یک سوال متفاوت یک پاسخ نادرست هم میتواند یک پاسخ صحیح باشد. پاسخهای نادرست را به عنوان بخشی از مسیر در نظر بگیرید و سوالات متفاوتی را مطرح کنید.
7. مطالعه کنید. یک استدیو مکانی برای مطالعه است. از ضرورت خلق یک محصول به عنوان بهانهای برای مطالعه بهره ببرید.
8. بیهدف کاری را انجام دهید. گاهی فرصتی به خود دهید تا بیاراده و مقصد سرگردان باشید. به جستجوی آنچه در نزدیک شما است بپردازید بدون هیچ قضاوت و داوری.... نقد و انتقاد را رها کنید و به بعد موکول کنید.
9. هر کجا هستید آغاز کنید. جان کیج (john cage) بر این باور است که ندانستن جایی به عنوان شروع و آغاز شکلی رایج از ضعف و ناتوانی است. اوتوصیه میکند که هرکجا میتواند نقطهای برای شروع باشد.
10. هر کس میتواند یک پیشرو باشد. رشد و پیشرفت اتفاق میافتد پس هر کجا این اتفاق رخ دهد به آن اجازه ظهور و جلوه یافتن دهید و بیاموزید که هرگاه این رشد و پیشرفت را احساس نمودید ار آن پیروی کنید و بگذارید هر کس یک سرمشق و پیشرو باشد.
11. نظرات را گلچین کنید و کاربریها تصیح کنید. باورها و اعتقادات برای ایجاد زندگیای پایدار، به طبیعتی سیال، پویا، سخاوتمند و گشاده نیازمندند. از سوی دیگر تلاشها وسعی ما در شرایط سخت و دشوار است که میبالند. بین اعتقادات و افعال و تلاشهایتان نسبتی کامل برقرار نمایید.
12. به حرکت ادامه دهید. تجارت و بازار و نحوه عملکرد آن نوعی تمایل و گرایش به تقویت پیروزی و موفقیت دارند. باید در برابر آن مقاومت کرد و اجازه داد تا شکستها نیز جزئی از زندگی ما باشند.
13. آرام باشید. هماهنگی میان قالبهای استاندارد و معمول و موقعیتهای استثنائی و شگفتیبرانگیز گاه خود به خود مهیا میشود.
14. بی تفاوت نباشید. بیتفاوتی ترسی بازدارنده با ظاهری تیره است. خود را از تمام محدودیتهای آن برهانید.
15. سوالات احمقانه بپرسید. رشد و پیشرفت با آرزوها و بی تجربگیهای کودکانه تقویت میشود. جوابها را ارزیابی کنید و نه سوالها را. یادگیری و آموختن را در زندگی از دیدگاه یک کودک متصور شوید.
16. همکاری. فضای میان مردمیکه با هم کار میکنند سرشار از؛ تضاد، اصطکاک، کشمکش و شادمانی و قابلیت بیکران و وسیعی از خلاقیت است.
17. جاهایی را عمداً خالی بگذارید. اجازه دهید تا برای ایدههایی که تا کنون نداشتهاید و نیز برای ایدههای دیگران فضایی بماند.
18. تا دیروقت بیدار بمانید. اتفاقات جالب زمانی روی میدهند که شما خیلی دور رفتهاید، خیلی صعود کردهاید، به سختی فعایت داشتهاید؛ زمانی که شما از بقیه جهان فاصله گرفتهاید.
19. مواظب خطر کردنهایتان باشید. زمان سیری تکاملی دارد. امروز زاده دیروز است و مادر فردا، کاری که امروز انجام میدهید، آینده شما را میآفریند.
20. به مجازها و استعارهها توجه کنید. هر چیزی قابلیت این را دارد که مفهومی فراتر از آنچه در ظاهر دیده میشود داشته باشد. به دنبال مفاهیم آن باشید.
21. خود را تکرار کنید. اگر چیزی را دوست دارید آن را دوباره انجام دهید و اگر آن را دوست ندارید،... باز هم آن را تکرار کنید.
22. ابزارهایتان را خودتان بسازید. ابزارهایتان را ترکیب کنید تا اشیایی بینظیر و منحصربهفرد بسازید، حتی وسائل ساده شما هم میتوانند کاملاً راه جدیدی به سوی یک جستجو بسازند. به یاد بیاورید که ابزارها ظرفیتها و تواناییهای ما را افزایش میدهند بنابراین حتی یک وسیله ساده هم میتواند یک تفاوت بزرگ ایجاد کند.
23. روی شانههای کسی بایستید. شما میتوانی دورتر سفر کنید و بر روی تخصصها و تجربیات دیگران که پیش از شما هستند سوار شوید، به این ترتیب منظره و چشم انداز پیش رو بسیار بهتر خواهد بود.
24. میزتان را تمیز نکنید. ممکن است شما صبح چیزهایی را بر آن بیابید که امشب نمیتوانید ببینید.
25. خود را برای شرکت در مسابقات آماده نکنید؛ این کار را هرگز انجام ندهید، زیرا برای شما مفید نخواهد بود.
26. لغات جدیدی را بسازید. حوزه فرهنگ واژهها را گسترش دهید. هر شرائط جدید، راه جدیدی برای فکر کردن میطلبد و این تفکر جدید به نوع جدیدی از بیان و تقریر نیازمند است و بیان جدید کلمات جدید میآفریند.
27. سازمان=آزادی و اختیار. نوآوری واقعی در طراحی و یا هر رشته دیگر در محیط و بستر جامعه رخ میدهد و این بستر معمولا شکلی از فعالیتهای سازمانیافته و گروهی است؛ به عنوان مثال فرانک گری (Frank Gehry) تنها قادر به درک بیلبائو است. چون استودیو او فقط قادر به پرداخت بودجه آن است. افسانه جدا کردن خلاقیت و مقتضیات چیزی است که لئونارد کهن آن را محصول جذاب گذشته میخواند.
28. پولی را قرض نگیرید. بار دیگر توصیهای از فرانک گری. با در دست داشتن کنترل امور مالی، ما قادر به کنترل خلاقانه امور خواهیم بود. این کار دقت پرتاب موشک به فضا را لازم ندارد ولی گاهی به طور غیرمنتظرهای این کنترل بسیار سخت میشود و بسیاری در این کار شکست میخورند!
29. به دقت گوش فرا دهید. هر همکار جدیدی که به مسیر ما پیوند میخورد با خود دنیای بسیار مهیجتر و پیچیدهتر از آنچه که ما تصور میکنیم، به همراه خواهد آورد. با به دقت گوش فرا دادن به جزئیات خواستهها و آرزوهای آنها ما دنیای آنها را با دنیای خویش میآمیزیم هیچ دو طرف کاملا یکسانی وجود ندارد.
30. به سفرهای زمینی بپردازید. وسعت جهان بسیار بزرگتر از صفحه تلویزیون شما و یا اینترنت و حتی مجموع طبیعت پویا نمایی شده، زمانهای واقعیت یافته و گرافیکهای مصنوع کامپیوتری است.
31. مشکلات را به سرعت ایجاد کنید. این عقیده متعلق به خود من نیست، من آن را از جایی برداشت کردهام و گمان میکنم متعلق به اندی گرو (Andy Grove) است.
32. - تقلید و پیروی کنید. به خاطر این موضوع احساس شرمندگی نکنید. سعی کنید تا آنجا که میتوانید به آنچه که از آن پیروی میکنید نزدیکتر شوید. شما هرگز نمیتوانید تمام آن راه را بپیمایید و تفاوتتان کاملا آشکارخواهدبود.
33. بشکنید، خم کنید، بکشید، بفشارید، بشکافید و تا کنید.
34. کرانههای دیگری را جستجو کنید .آزادی بزرگ زمانی به وجود میآید که ما از حرکت همراه گروهها و دستههای وابسته به تکنولوژی خودداری کنیم. ما نمیتوانیم کرانه و خطوطی برای راهنمایی و هدایت پیدا کنیم زیرا این خطوط از بین رفتهاند. سعی کنید از وسایلی که با تکنولوژی قدیمیساخته شدهاند، از لحاظ اقتصادی از کار افتادهاند ولی پتانسیل کار دارند، استفاده کنید
35. قهوه بنوشید، تاکسی سوار شوید و به تماشای تئاتر بروید.
36. تسلیم محدودیتها نشوید واز حصارها بگذرید. مرزهای تربیتی و قانونهای انضباطی سعی در کنترل یک زندگی خلاقانه دارد. آنها تلاشهای قابل درک برای روندی چندگانه و مرکب و تحول یافتهاند و ما باید از این موانع و حصارها بگذریم ودر برابر محدودیتها تسلیم نشویم.
37. بخندید. مردمی که از استدیو دیدن میکنند، اغلب این نظر را دارند که ما چهقدر میخندیم! زمانی که من به این موضوع آگاه شدم از آن به عنوان معیاری برای سنجش این موضوع استفاده کردم که ما تا چه اندازه به راحتی در حال بیان خویش هستیم.
38. به یاد بیاورید. رشد و تعالی تنها به عنوان محصول و ساخته تاریخ محقق خواهد بود. بدون حافظه، تمام تحولات یک نوآوری خواهندبود. تاریخ به رشد و تعالی یک دستورالعمل میدهد، اما یک حافظه هرگز کامل نیست. هر حافظه و خاطرهای تصوری فرسایش یافته و مرکب از لحظات و حوادثی است که در گذشته روی دادهاند و این ما را به این موضوع آگاه میکند که؛ حافظهها و خاطرات همواره به گذشته تعلق دارند نه حال. این به این معناست که هر حافظهای جدید، تاحدودی متفاوت از منبعش، مانند آن توانایی برای رشد خویش است.
39. به مردم انرژی بدهید. حرکت رمانی اتفاق میافتد که که مردم احساس میکنند بر زندگی خود کنترل دارند. ما نمیتوانیم کارگزاران (فاعل) آزادی باشیم اگر احساس آزادی نکنیم.
--------------------------------
گرداوری وبسایت جامع پیمانکاران