وبسایت گروه سوناسازان Art Persian building sauna فن و هنر ایران زمین www.healthsauna.ir
 
 
WWW.HEALTHSAUNA.IR
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به سایت گروه سوناسازان خوش آمدید جهت تماس با ما به شماره 09123240237 تماس بفرمایید . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
 
 
ساعت : ٧:٢٦ ‎ق.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

مسجد جامع اصفهان

نویسنده: 

 دکتر عبدالله جبل عاملی و مهندس لیلا پهلوان زاده

 مسجد جامع اصفهان در سی و ششمین اجلاس جهانی یونسکو که در شهر سن پترزبورگ روسیه برگزار شد، در فهرست میراث جهانی ثبت شد. مسجد جامع عتیق اصفهان که یکی از مهم‌ترین آثار معماری ایرانی به شمار می‌رود گنجینه‌ای از هنرهای معماری ایرانی دوره‌های مختلف تاریخی از دیلمیان، سلجوقیان، آق قویونلوها، و ایلخانی تا صفوی، و قاجاری را دربرمی گیرد. به سخن دیگر مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی به‌ویژه خلق طرح مسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ می‌توان بسیاری از سبک‌های تاریخ معماری ایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود.

   


 

 مسجد جامع عتیق اصفهان که یکی از مهم‌ترین آثار معماری ایرانی به شمار می‌رود گنجینه‌ای از هنرهای معماری ایرانی دوره‌های مختلف تاریخی از دیلمیان، سلجوقیان، آق قویونلوها، و ایلخانی تا صفوی، و قاجاری را دربرمی گیرد. به سخن دیگر مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی به‌ویژه خلق طرح مسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ می‌توان بسیاری از سبک‌های تاریخ معماری ایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود.

   

این مسجد همچنین دارای ارزش‌های سازه‌ای و ساختاری، تزئینی و اسنادی بسیار است که از دید کارشناسان یونسکو دور نماند و کمک کرد تا امسجد جامع به جایگاهی که شایسته آن بود دست یابد. ثبت این مجد یگانه در فهرست میراث جهانی فرصتی درخشان در اختیر ایران و اصفهان قرار می‌دهد تا همراه با مردم ایران و به ویژه شهر اصفهان همه دوستداران میراث فرهنگی از سراسر حهان نسبت به حفظ، مرمت و مراقبت این اثر و معرفی ارزش‌های آن به گردشگران همگام شوند.

   

در اینجا ضمن تبریک این خبر خوش به همه دوستداران میراث فرهنگی، شایسته است یادی داشته باشیم از همه اعضای پایگاه ثبت جهانی مسجد جامع، که امروز  نتیچه تلاش‌های شبانه روزی آنها به ثمر نسشت اما به خاطر کج سلیقگی و بی مهری مدیریت فعلی میراث فرهنگی اصفهان، جای آنها امروز در این پایگاه خالی است. برای آشنایی بیشتر با مسچد جامع عتیق و ارزش‌های معماری آن و روند شکل‌گیری پرونده ثبت آن نوشتاری از دو کارشناس برجسته شهرمان که سهم مهمی در مطالعات و تشکیل پرونده، و ساماندهی مسجد برای ثبت داشتند، در ادامه تقدیم می‌شود:

   

معرفی مسجد جامع اصفهان و ارزش‌های برجسته جهانی آن
 

در راستای آماده سازی پرونده نامزدی آن در فهرست آثار جهانی
دکتر عبدالله جبل عاملی* و مهندس لیلا پهلوان زاده**

« مسجد جامع اصفهان، با عظمت خاموش، جدی و اسرارآمیزش

 

یکی از زیباترین آثار معماری جهان است

پروفسور آرتور اپهام پوپ (

   

 

مقدمه :

   

از زمره اقدامات مهم صورت پذیرفته توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان در دوسال گذشته می توان از انجام پروژه هایی بسیار مهم همچون ثبت جهانی باغچهلستون و باغ فین کاشان ، کاوش های گسترده در تپه اشرف، ارسال پرونده نامزدی مسجد جامع جهت ثبت در فهرست میراث جهانی و ... اشاره نمود که در این نوشتار برآنیم به شرح چگونگی انجام یکی از آن ها یعنی مسجد جامع اصفهان بپردازیم.

البته لازم به ذکر است به دلیل آشنایی هرچه بیشتر خوانندگان با اهمیت و عظمت این بنای تاریخی ، پیش از ورود به مبحث ثبت جهانی به طور خلاصه به توضیحاتی در خصوص این بنا خواهیم پرداخت:

   

چگونگی شکل گیری شهر و مسجد جامع اصفهان :

   

مقدمه :
از آنجایی که تولد مسجد جامع اصفهان از قرن دوم هجری و رشد و تغییرات متوالی آن همواره با شکل‌گیری هستۀ اوّلیه شهر اسلامی اصفهان و توسعۀ فیزیکی آن در رابطه با تحولات اجتماعی بوده است، لازم به ‌نظر می‌رسد در ابتدا مقدمه‌ای در معرفی شهر اصفهان که بزرگترین مسجد جامع ایران در آن قرار گرفته بیان شود. اصفهان امروزه به شهری اطلاق می‌شود که در تاریخ معماری و شهرسازی از زمره مهمترین شهرهای اسلامی محسوب می‌گردد. در دوران قبل از اسلام شهر وسیعی به نام اصفهان در منطقه وجود نداشته است.

   

بنابر شواهد و اسناد تاریخی «سپاهان» مجموعه‌ای از روستاهای کوچک و بزرگ بوده که به دلیل آب پربرکت زاینده‌رود و زمینهای حاصلخیز اطراف رودخانه، انگیزۀ ایجاد مراکز اقامتی و زیستگاهی وجود داشته است. یکی از این مراکز به نام «یاوان» روستایی در مرکز آن مجموعه بوده که مسجد جامع اولیه در کنار آن ساخته شده است. از دیر زمان جهت بهره‌برداری از آب زاینده‌رود با ایجاد مادی‌هایی از بالادست رودخانه آب را در سطح وسیعی قابل بهره‌برداری می‌نموده‌اند و جالب آنکه یکی از این جریانهای آب از محلی می‌گذشته که مسجد جامع اوّلیه بر روی آن قسمت ساخته شده و تا مدت‌ها در داخل حیاط مسجد این نهر آب قابل استفاده بوده است. هم‌اکنون نیز بخشی از کف‌سازی حیاط مسجد بر روی این نهر اجرا شده است.

   

شاخص تولد شهر اصفهان اسلامی با ظهور دین اسلام در ایران همراه بوده است،فرهنگ اسلامی و تأثیرات سنت‌های دیرین الهام‌بخش معماری ایران گردیده و مردم اصفهان نیز به تأسی از آن، خالق آثار معماری گرانبهایی شده‌اند.

   

در اواسط قرن دوّم هجری (قرن هشتم میلادی) مسجدی در اصفهان احداث می‌گردد که مورخین از آن یاد نموده‌اند. این بنای اوّلیه مسجد کمتر از یک قرن بعد از ساختن آن تخریب شده و در جای آن مسجد دیگری با ابعاد وسیع‌تر ساخته می‌شود، ولی آثار مسجد اوّلیه در زیر سطح مسجد فعلی مدفون شده و در کاوش‌های باستان‌شناسی که در محل مسجد انجام گرفته قسمت‌هایی از دیوار قبله و تزیینات گچبری محراب آن به‌دست آمده است.

   

در نیمه اوّل قرن سوم (قرن نهم میلادی) اتفاق دیگری در شهر اصفهان به‌وقوع می‌پیوندد و آن این بوده است که با توسعۀ شهر و ازدیاد جمعیت، مسجد قبلی گنجایش کافی نداشته است و به همین جهت با اهدای کمک‌های مالی و جمع‌آوری اعانات، خانه‌های اطراف را خریداری نموده و مسجد بزرگتر و وسیعتری را به سبکشبستانی احداث می‌نمایند.

   

شهر اصفهان در قرن چهارم هجری (قرن دهم میلادی) مرکز حکومت آل‌بویه از حکمرانان ملی قرار گرفت. آنان به احیای بعضی از آداب و سنن گذشتگان پرداختند و به عمران و آبادی شهر توجه خاصی داشتند . هنرمندان و معماران خوش‌ذوق و دانشمندان نامی در این شهر تربیت شدند. برگرداگرد شهر حصار دفاعی ایجاد نمودند و در داخل شهر بناها و عمارات زیبا به‌وجود آوردند. از جمله الحاقات جدید، در مسجد جامع باقی‌مانده از قرن سوم و ایجاد مسجد جامع جدید به‌نام مسجد جورجیر بود که فقط سردرِ آن مسجد باقی‌مانده است.

   

از اواسط قرن پنجم هجری (قرن یازده میلادی) ترکان سلجوقی ایران را تسخیر نموده و مرکز حکومت خود را در اصفهان مستقر ساختند. نظام‌الملک وزیر سیاستمدار و دانشمند ملکشاه سلجوقی آثار عظیم و جاودانه‌ای در اصفهان به‌وجود آورد، از جمله تغییرات بنیادی در فضاهای مسجد جامع قبلی با ایجاد گنبدهای وسیع و ایوان‌های رفیع و مزین بود، آنچنان که هنوز هم بعد از حدود هزار سال از آن دوره هیأت اصلی مسجد جامع بازتابی است از تغییرات دوره سلجوقی.

   

قرن هفتم و هشتم (سیزدهم و چهاردهم میلادی) دورة استیلای ایلخانان مغول درایران است و از آن دوره آثار هنری قابل ملاحظه‌ای در سراسر ایران ایجاد شده بود و در شهر اصفهان نمونه‌هایی مانند محراب معروف به اولجایتو (مورخ 710 هجری) در مسجد جامع اصفهان و مناره‌های زیبا و بناهای موزون باقی‌مانده است.

قرن هشتم و نیمۀ اول قرن نهم (پانزدهم میلادی) دورۀ حکومت تیمور و جانشینان او درایران بوده است. آغاز دورۀ تیمور در اصفهان با قتل و غارت همراه بود، ولی پس از نیم قرن جانشینان تیمور به امور آبادانی و عمران کشور پرداختند، آنچنان که در اصفهان مبادرت به ساختن قصرهای متعدد نموده و در مسجد جامع نیز الحاقات جدید اعمال نموده‌اند.

   

قرن دهم هجری (شانزدهم میلادی) تا قرن دوازدهم دورۀ حکومت صفویان است در آغاز قرن یازدهم هجری (هفدهم میلادی) شاه عباس اصفهان را به پایتختی برگزید و در مدت زمانی نه چندان طولانی شهر را به اعتبار و شهرت جهانی رسانید. در این مدت علاوه بر گسترش شهر و ایجاد محلات جدید و احداث خیابانها، میدان‌ها و ساختمانها و کاخ‌ها و گردشگاهها ـ که همۀ جهانگردان خارجی که در آن زمان از اصفهان بازدید نموده‌اند در ذکر زیبایی‌های بی‌نظیر آن کتاب‌ها نوشته‌اند ـ در مسجد جامع اصفهان نیز اقدامات و تغییرات قابل ملاحظه‌ای به‌وجود آورده‌اند.

   

از نیمۀ قرن دوازدهم هجری (هجدهم میلادی) پس از فروپاشی حکومت صفویان و روی کار آمدن سلسلۀ قاجار تا ظهور تحولات صنعتی از اهمیت شهر اصفهان به تدریج کاسته شد و بیشتر آثار و بناهای دورۀ صفوی به‌علت انتقال پایتخت به تهران متروکه و به تدریج تخریب گردید. ولی مسجد جامع اصفهان به‌عنوان مرکز عمدۀ برگزاری مراسم مذهبی و تجمع روزمرۀ اقشار مختلف مردم، همواره توسط مردم مورد مراقبت و مواظبت قرار داشته و هر نسل سعی نموده تا این مجموعۀ گرانبهای مذهبی ـ فرهنگی را حفظ نموده و به آیندگان تحویل دهد.

   

دوره‌های مختلف توسعه مسجد:

   

1ـ دورۀ اول ( بنای اولیه یا احداث مسجد ( قرن دوم هجری – قرن هشتم میلادی)) :

   

مسجد جامع اصفهان در محل فعلی آن در سال 156 هجری (772 میلادی) با وسعتی متناسب با جمعیت شهر و نیاز آن منتهی‌الیه شمال غربی میدان مرکزی شهر بنا گردیداین مرحله از مسجد بعداً تخریب می‌گردد و که نشانه‌های‌آن در حفاری‌های باستان‌شناسی به‌دست آمده است.

   

2ـ دورۀ دوم( نوسازی و توسعه مسجد جدید ( قرن سوم هجری – قرن نهم میلادی)):

   

گسترش شهر اصفهان در قرن سوّم هجری (نهم میلادی) مسجد وسیعتری را می‌طلبید. بدین ترتیب در سال 226 هـ (840 میلادی) در زمان خلافت‌المعتصم عباسی، مسجد جامع شهر به دومین مرحلۀ تحول اساسی خود پا می‌گذارد. مسجد اولیه که دارای ابعاد محدودی بوده تخریب شده و بر روی آن مسجدی عظیم با وسعت چندین برابر مسجد اولیه (حدود یک هکتار) پس از اصلاح جهت قبله بر پا می‌شود.

   

معماری مسجد به شیوۀ معماری متداول و همزمان در سایر شهرهای اسلامی خصوصاً مسجدالمتوکل در سامره بوده است. به این ترتیب که صحن مرکزی وسیع با شبستان‌های ستون‌دار در اطراف آن با پوشش چوبی احداث می‌گردد. فضاهای سرپوشیدۀ اطراف حیاط که به آن سبک شبستانی اطلاق می‌گردد، در جبهۀ جنوبی به طرف قبله دارای شش دهانه و در شمال چهار دهانه و در شرق و غرب دو دهانه بوده است. دیوار خشتی قطور و مرتفعی مسجد را احاطه می‌کرده و نمای خارجی آن به‌صورت جرز و دهانه با اندود کاهگل متمایل به رنگ قرمز تزیین شده بوده است. بخش‌هایی از این دیوار در چند نقطه از مسجد فعلی باقی‌مانده و قابل شناسایی است.

   

   

3ـ دورۀ سوم ( الحاقات دوره آل بویه ( قرن چهارم هجری – قرن دهم میلادی)):

   

توسعۀ مسجد در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) با روی کار آمدن آل‌بویه یا دیلمیان سلسه‌های ایرانی منطقۀ شمال کشور همراه بوده است. این حکومت اصفهان را به‌عنوان یکی از مراکز عمدۀ فرمانروایی خود انتخاب می‌کند و عملاً مسجد جامع دور از این تحولات باقی نمی‌ماند. در این مرحله، علاوه بر ایجاد یک مسجد جدید به‌نام جورجیر که فقط سردرِ زیبای آن (در شمال مسجد حکیمباقی‌مانده، در وضعیت موجود مسجد جامع نیز دخالت‌هایی انجام می‌گیرد.

   

با اجرای یک دهانه در اطراف حیاط موجود بر سطح فضای سرپوشیده قبلی افزوده می‌شود و در اجرای آن ضمن محترم شمردن هماهنگی و ارتفاع دهانه‌های موجود،ساختمان الحاقی را با ستونهای ترکیبی با نوعی آجر پخته و نقوش هندسی احداث می‌کنند، به‌طوری ‌که نمای زیبایی در داخل مسجد به‌وجود می‌آید. گرچه این اقدام در مراحل بعدی با جرزهای جدید پوشیده می‌شود، ولی آنچه در پی‌گردی‌ها و مطالعات فیزیکی مسجد به‌دست آمده حاکی از آن است که ستونهای آل‌بویه در مسجد جامع سیمایی بسیار زیبا و موزون داشته است.

   

   

4ـ دورۀ چهارم( اقدامات دوره سلجوقی (دوره اول) ( قرن پنجم و ششم هجری – قرن یازدهم و دوازدهم میلادی)):

   

مسجد جامع اصفهان بزرگترین تغییر را از ‌نظر تظاهر کالبد داخلی و خارجی در قرن پنجم و ششم هجری (11 و 12 میلادی) در زمان سلجوقیان به خود دیده استمهمترین تحول در معماری دورة اسلامی ایران در این مرحلۀ تاریخی به‌وجود آمده است.

   

تغییر طرح فضاهای ستون‌دار شبستانی به مساجد چهار ایوانی (که در ابتدا ویژۀ بناهای ایران‌زمین بوده) در دورۀ سلجوقیان از مسجد جامع اصفهان آغاز شده است. با ساختن گنبد نظام‌الملک در جنوب و گنبد تاج‌الملک در شمال مسجد و ایجاد چهار ایوانبر روی محورهای اصلی صحن مسجد، معماری قبلی آن از حالت مسجد شبستانی ساده خارج شده و به سبک چهار ایوانی تبدیل می‌گردد. از این پس مساجد چهار ایوانی یکی از خصوصیات بارز معماری مسجدسازی در ایران می‌گردد.

   

اصفهان در فاصله قرن هفتم هجری تا اوایل قرن دوازدهم هجری یعنی تا افول سلسله صفوی دچار نوسانات شدید اجتماعی‌ـ فرهنگی سیاسی می‌گردد و عملاً تغییراتی در مسجد جامع اصفهان به‌وجود می‌آید که عمدتاً در تغییر جنس و رنگ سطوح داخلی و نماهای اطراف مسجد جامع تظاهر می‌نماید، ولی خصلت چهار ایوانی و شکوه عناصر بر افراشته دورۀ سلجوقی همواره تعلق آن را به آن زمان تثبیت نموده است.

   

5ـ دورۀ پنجم( اقدامات دوره سلجوقی (دوره دوم) ( قرن پنجم و ششم هجری – قرن یازدهم و دوازدهم میلادی)):

   

1ـ احداث گنبد خانه ی نظام‌الملک واقع در جبهۀ جنوبی مسجد به‌صورت منفرد و آزاد در سه جبهۀ شمالی و شرقی و غربی در حدود سال 473 هجری قمری/ 1080 م) .

   

به‌صورتی که فضاهای سرپوشیده طرفین از ساختمان مسجد جدا بوده و فضای خارجی گنبد در سه جبهۀ شمالی و شرقی و غربی کاملاً آزاد بوده است.

   

2ـ احداث گنبد تاج‌الملک در جبهۀ شمالی مسجد و دقیقاً بر روی محور گنبد جنوبی با فاصله‌ای از دیوار شمالی و در آن زمان خارج از محوطۀ مسجد . گنبد تاج‌الملک مسلماً به‌صورت یک ساختمان جدا و مستقل احداث نشده، بلکه عضوی از مجموعه بناهای گستردۀ حکومتی بوده که در جهات جنوب و غرب به آن متصل بوده‌اند، ولی نماهای جنوبی و شرقی آن از ابتدا آزاده بوده است.

   

3ـ احداث ایوان شمالی یا صفۀ درویش، بر روی محور طولی مسجد .

   

4ـ احداث ایوان جنوبی یا صفۀ صاحب برای ایجاد ارتباط حیاط مسجد با گنبد نظام‌الملک و به عنوان یک سردر با عظمت در جلوی گنبد جهت ورود به فضای گنبدخانه .

   

5ـ‌احداث ایوان شرقی یا ایوان شاگرد در وسط ضلع شرقی حیاط مسجد .

   

6ـ احداث ایوان غربی یا ایوان استاد در ضلع غربی حیاط مسجد بر روی محور عرضی .

   

7ـ احداث کتابخانۀ دورۀ سلجوقی، در گوشه جنوب شرقی مسجد به‌صورت شبستانی ستون‌دار .

   

6ـ دورۀ ششم( اقدامات دوره ایلخانی ( قرن هشتم هجری – قرن چهاردهم میلادی)):

   

محراب معروف اولجایتو داخل فضایی در جبهۀ غربی حیاط مسجد، بر روی دیوار شمالیایوان غربی ساخته شده است. فضای مقابل این محراب در ابتدا به‌صورت شبستانی با ستونهای مسجد قرن سوم و ردیف لبۀ حیاط با ستونهای دورۀ دیلمی بوده است ولی در فاصلۀ کمتر از نیم قرن فضای ستون‌دار جلوی محراب تخریب شده و اقدام به ایجاد یک فضای وسیع یکدست بدون مزاحمت ستونها می‌کنند .

   

پوشش این فضای مطلوب در جلوی محراب زیبای اولجایتو به روش طاق و تویزه اجرا شده است. اجرای این اقدام متهورانه یعنی ایجاد فضایی با دهانۀ دو برابر طاق و چشمه‌های قبلی باعث می‌شود که معماری لبۀ حیاط در کنار این فضا تغییر یابد و برای ایجاد سازه‌های باربر و مطمئن در مقابل نیروی رانش تویزه‌های جدید جرزهای لبۀ حیاط ضخیم‌تر شده و با دو طبقه طاق بر روی هم مقاومت لازم به‌وجود آید.

   

در نتیجه نمای داخل حیاط دچار تغییرات مهمی می‌گردد و ردیف طاق‌نماهای قبلی به دو طبقه طاق‌نما تبدیل می‌شود که وضعیت امروزی ناشی از آن تغییرات استمتعاقب این تغییر در حدود یک چهارم نمای کلی داخل حیاط معماران را برمی‌انگیزد که کلیۀ طاق‌نماهای دیگر را به تأسی از این قسمت با الحاق طاق‌نماهای دو طبقۀ جدید بر روی تمامی نماهای قبلی یک هماهنگی موزون ایجاد کنند.

   

   

7ـ دورۀ هفتم( اقدامات دوره مظفری ( قرن هشتم هجری – قرن چهاردهم میلادی)):

   

در پایان دورۀ ایلخانی و در زمان محمود شاه مظفری حاکم اصفهان ، اقدامات وسیعی در مسجد خصوصاً در خارج از حصار مسجد قرن سوم و در کنار خارجی بناهای سلجوقی انجام گرفت از جمله:

   

1ـ در جبهۀ شرقی مسجد خارج از دیوار خشتی قدیمی قرن سوم یک مدرسۀ دینی با عنوان مدرسه ی مظفری ساخته شد. این مدرسه که دارای حیاط مرکزی با حجره‌هایی در دو طرف شرقی و غربی در دو طبقه است و در جبهۀ جنوبی به‌طرف قبله ایوان و گنبدخانه‌ای با محراب احداث شده که دارای نقش دارای نقش دوگانۀ محل تدریس(مَدرس) و عبادت بوده است. در سمت مقابل آن در جبهۀ شمالی حیاط مدرسه ایواندیگری بوده که همچون ایوان شمالی در جلو گنبدخانۀ مدرسه، رفیع و دارای تزیینات بوده است. از قسمت‌های باقیماندۀ جبهه شمالی و سطوح داخلی ایوان جنوبی کاربرد کاشیکاری معرق به‌خوبی مشخص است. فضای مزبور از زمان حکومت صفوی کاربری خود را از دست داده و حجره‌های شرقی آن به‌علت متروکه بودن تخریب شده است.

   

2ـ یکی دیگر از اقدامات دورۀ مظفری ایجاد یک فضای سرباز به نام مصلی جهت برگزاری نماز در محوطۀ آزاد و در پشت دیوار غربی مسجد قرن سوم بوده است . امروزه این مصلی از وضعیت اولیه خارج شده و به‌صورت شبستان زمستانی با طاق‌های مخصوص پوشیده شده، ولی در سیمای اوّلیۀ حیاط، این مصلی با دیوارهای آجری و طاق‌نماهای بلند محصور بوده و بر روی دیوار جنوبی آن محرابی ساخته شده است.

   

8ـ دورۀ هشتم( اقدامات دوره تیموریان ( قرن نهم هجری – قرن پانزدهم میلادی)):

   

در دوران حکومت تیموریان در اصفهان ، مسجد جامع همچنان اهمیت تاریخی و اجتماعی خود را حفظ نموده است. حاکمان این دورۀ سیاسی در چند قسمت از مسجد اقدام به عملیات توسعۀ فضاهای عبادی و تزیین نماهای مسجد نموده‌اند. در جبهۀ جنوب غربی شبستانی ایجاد می‌شود که عمدتاً ادامۀ شبستان موازی دیوار قبله به سمت غرب و در خارج از دیوار خشتی غربی مربوط به قرن سوم بوده ، از این جهت برای ایجاد ارتباط آن با شبستان‌های موجود دیوار خشتی را در قسمت مورد نظر کاملاً بر چیده‌اند و به‌جای آن ستونها و طاق‌نماهایی به ضخامت دیوار ساخته‌اند. تا ارتباط شبستان جدید با شبستان قبلی به راحتی انجام پذیرد و ردیف ستونهای جدید را نیز با محور ستونهای قبلی منطبق نموده‌اند تا فضای یکدست مورد نظر ایجاد گردد و صفوف نمازگزاران دچار آشفتگی نشود.

   

   

شبستان دورۀ تیموری دارای سطوح ساده و بدون تزیینات است. حتی محراب موجود آن نیز از سادگی ستون‌ها و پوشش‌های طاق و چشمه‌ها پیروی می‌کند. نمای اطراف حیاط مسجد اولیۀ دورۀ عباسی که بسیار ساده اجرا شده بود، در دورۀ آل‌بویه با الحاق یک ردیف طاق و چشمه در داخل حیاط نمای جدیدتری به‌دست می‌آورد که در یک طبقه طاق‌نما و با تزیین آجرکاری بوده است.

   

در دورۀ ایلخانی غرفه‌های داخلی صحن با یک نظم معماری در حدود اوسط قرن چهاردهم میلادی به دو طبقه تبدیل می‌گردد و از لبۀ پشت‌بام حدود 5/1 متر بالاتر می‌رود. این تغییرات معماری در داخل نمای مسجد در دورۀ جانشینان تیمور مرمت و با سطح کاشی و آجر (معقلی) پوشیده می‌شود و این اقدام تزیینی همچنان تاکنون بر جای مانده و اصالت خود را حفظ نموده است.

 
9ـ دورۀ نهم( اقدامات دوره صفوی ( قرن دهم ، یازدهم و دوازدهم هجری – قرن  شانزدهم ، هفدهم و هیجدهم میلادی)):

   

1ـ دخالت در قسمتی از شبستان تیموری: این قسمت در جنوب غربی مسجد واقع است و دیوار غربی آن همان دیوار غربی شبستان تیموری است. منظور از این عملیات ایجاد یک فضای عبادی سرپوشیده با دهانۀ وسیع و بدون حضور ستونها در داخل آن بوده است. برای این منظور چند دهانه از شبستان تیموری در قسمت غربی کاملاً برچیده می‌شود و ستونهای آن حذف می‌گردد و یک نمازخانۀ وسیع به‌جای آن ساخته می‌شود. پوشش آن به‌صورت طاق و تویزه بوده و ورودی آن از راهروی واقع در شمال آن انجام می‌گیرد.

   

2ـ تعمیرات فضاهای داخلی: در دورۀ صفوی نسبت به تعمیرات مسجد جامع عتیق با دقت و علاقه‌مندی برخورد شده است. خصوصاً در مورد سطوح تزیینی داخلی ایوان‌های جنوبی و غربی و شرقی. در این اقدامات کاشیکاری‌های بسیار نفیس از نوع معرق به دیوارهای هر سه ایوان الحاق می‌گردد. کتیبه‌ها و لوحه‌های متعددی با خط ثلث و نستعلیق و خط هندسی (موسوم به خط بنایی) تزیین‌کنندۀ فضاهای داخلی مسجد می‌شود. در ایوان شرقی مقرنس‌سازی دورۀ صفوی به‌جای پوشش داخلی دورۀ سلجوقی آراسته می‌شود.

   

3ـ‌احداث شبستان زمستانی: در اوایل دوران حکومت صفوی در جبهۀ غربی مسجد در محل مصلای دورۀ مظفری یک شبستان زمستانه ایجاد شده است. ورودی این شبستان از راهرو کنار جبهۀ جنوبی ایوان غربی است، ولی در دورهای بعدی ورودی دیگری از نمازخانه اولجایتو احتمالاً جهت ورود بانوان ایجاد کرده‌اند.

   

   

ـ دورۀ دهم ( اقدامات دوره قاجار ( قرن سیزدهم هجری – قرن هیجدهم میلادی)):

   

در دوران حکومت قاجار به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی ـ سیاسی در ایران بناهای عمومی قابل توجهی در مقایسه با دوران‌های قبلی ایجاد نگردید و در مسجد جامع اصفهان نیز فقط چند اقدام مرمتی در داخل مسجد و حواشی آن انجام گرفته است. در یکی از ورودی‌های شرقی مسجد که فعلاً ورودی اصلی محسوب می‌گردد، مرمت‌های مربوط به زمان فتحعلی‌شاه قاجار اعمال شده است و دارای کتیبه‌ای با تاریخ 1218 هجری 1803 میلادی است.

   

از اقدامات دیگر دورۀ قاجار ایجاد سکوی آجری به ارتفاع حدود نیم متر از کف سنگفرش موجود برای برگزاری نمازهای مغرب و عشاء در فصل تابستان در مرکز حیاط است. همچنین مرمت و توسعۀ مقبرۀ مرحوم علامه مجلسی واقع در گوشۀ شمال غربی مسجد از اقدامات این دوره است. این مکان به علت ارزش‌های والای علمی و روحانی آن علامۀ بزرگوار از زمان صفوی تاکنون مورد احترام و زیارتگاه مردم اصفهان است.ساختمان این آرامگاه در دورۀ صفوی ایجاد شده و در دورۀ قاجار با ایجاد حیاط و غرفه‌های زایران گسترش یافته و با کاشیکاری نماهای خارجی تزیین شده همچنین نقاشی‌های داخلی زیارتگاه در دورۀ قاجار تجدید شده است.

   

ارزش‌های معماری مسجد جامع :

   

مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی به‌ویژه خلق طرحمسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ می‌توان بسیاری از سبک‌های تاریخ معماریایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود. ایجاد انواع جرزهای آجری تزیین شده با نقوش هندسی، ستونهای آجری با مقاطع مختلف از جمله فرم‌های دوبخشی و سه‌بخشی و چهاربخشی که از ترکیب دایره‌ها به‌دست می‌آید، طاق و چشمه‌های پوششی در انواع روشهای اجرایی، ایوان‌های چهارگانه با تزیینات متفاوت در هر کدام، گنبدهای عظیم با روشهای ابداعی به‌صورت دو پوستۀ پیوسته، نماهای موزون و تزیین شده در اطراف حیاط، سردر‌های ده‌گانه که هر کدام به معبری در اطراف مسجد گشوده می‌شود؛

   

همۀ این آثار در ترکیب نهایی مجموعۀ بی‌نظیری را تشکیل می‌دهد که می‌توان به آنتاریخ پیوسته و دایرة‌المعارف معماری ایران و برخی دیگر نقاط به‌ویژه آسیای میانه اطلاق نمود. از آن گذشته با تحولاتی که در قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) در آن به‌وجود آمد مسجد شبستانی قبلی به مسجد چهار ایوانی تبدیل گردید و این شیوۀجدید نام طرح مسجد ایرانی را در مقایسه با طرح شبستانی (معطوف به فرهنگعربی) اتخاذ نمود و از آن دوره بیشتر مساجد جامع شهرهای بزرگ ایران با همینسبک چهار ایوانی ساخته شدند و حتی در بعضی از مساجد موجود از قبل نیز تغییراتی ایجاد نمودند تا به مسجد چهار ایوانه تبدیل گردد.

   

این الگو به سرزمین‌های مسلمان‌نشین خارج از ایران نیز تسری پیدا نمودبنابراین عمده‌ترین ارزش معماری مسجد جامع اصفهان آن است که نقش الگوی پیش‌آهنگ را در تاریخ معماری مشرق‌زمین ایفا نموده است. این طرح به‌عنوان طرح مسجد ایرانی خلق منحصر به‌فردی در میان مساجد جامع جهانی است که بعداً الگوی ایجاد مساجد دیگر در ایران و آسیای میانه می‌گردد.
 

ارزش‌های سازه‌ای و ساختاری مسجدجامع :

   

 مهمترین اصل شناخته شده در معماری خلق فضاهای داخلی است و مهمترین فضای داخلی مسجد محوطۀ روبه‌روی محراب (مقصوره) است. طراحی فضا در مسجد دارای اهمیت خاصی است، ولی هم‌طراز با این اصل اهمیت ساختارهای سازه‌ای و فنی اجرایی است.

   

گنبدخانه در مسجد جامع باشکوه‌ترین قسمت مسجد است که در تحولات قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) فضاهای شبستانی با ستونهای متعدد آن در مقابل محراب، به فضای یکدست و گشاده‌ای تبدیل گردیده است. البته ساخت گنبد از دوران ماقبل اسلام در ایران تجربه شده بود، ولی فنون به‌کار رفته در گنبدهای عظیم مسجد جامع اصفهان، دارای مشخصات معماری دورۀ اسلامی ایران است.

   

ایجاد اسکلت باربر در این گنبدها که ما آن را گنبدهای ترکینه (چند تَرک) می‌نامیم(Rlbs) از فنونی است که مهندسان و معماران ایرانی اجرای آن را با آجر ابداع نموده و امکان ساختن صدها نوع گنبد را به‌وجود آورده‌اند. خلق این نوع سازۀ خاص گنبدی برای نخستین‌بار در مسجد جامع اصفهان صورت می‌گیرد.

   

   

نمای بام مسجد جامع عتیق

   

 تبدیل مقطع چهارگوش و مربع شکل به فرم دایره از طریق مراحل متوالیگوشه‌سازی یعنی تبدیل چهارضلعی به هشت ضلعی و سپس به شانزده و سی‌و‌دو ضلعی و نهایتاً دایره، محلی که استوانۀ گلوی گنبد بر آن قرار می‌گیرد؛ از ویژگی‌های فنی بی‌نظیری است که ایجاد آن به مسجد جامع اصفهان برمی‌گردد.

   

تَرکینه‌ها با فرم‌های زیبای خاگی (تخم‌مرغی) ابتدا بر روی استوانۀ گنبد ساخته شده و سپس با دو پوستۀ پوششی، یکی در خارج که تَرکبندی را می‌پوشاند و دیگری پوستۀ داخلی که در گنبد نمازخانه در فاصله بین ترک‌ها قرار می‌گیرد، تا آن اسکلت باربر را در زیر گنبد نشان دهد اجرا می‌گردد و یا به سبک پوششی ترکبندی در گنبد شمالی تاج‌الملک که اسکلت باربر دیده نمی‌شود و پوستۀ پوششی داخلی با تزیینات نقوش هندسی احداث گردیده است؛ به این سبک گنبدسازی دو پوستۀ پیوسته اطلاق می‌گردد.

   

ایجاد عناصر باربر عمودی متناسب با محل ساخت و میزان فشار حاصله از وزن انواع پوشش‌ها طراحی شده است. در گنبد نظام‌الملک ـ نمازخانۀ اصلی ـ از ستونهای چهاربخشی که از ترکیب چهار دایره تشکیل شده استفاده شده است. در گنبد شمالی ـ تاج‌الملک ـ از جرزهای مکعبی شکل با نرم‌سازی گوشه‌ها و ایجاد تنوع در مقاطع آنها عناصر باربر ساخته شده در اکثر فضاهای شبستانی از ستونهای استوانه‌ای شکل با سرستونهای مکعبی استفاده شده است. پوشش‌های طاق و چشمه دارای تنوع بی‌نظیری است. در مسجد جامع اصفهان حدود 470 دهانۀ پوششی با بیش از پنجاه روش ساخت اجرا شده است. این تنوع پوشش‌های طاق و چشمه در مساجد جامع جهان استثنایی است.

   

ارزش‌های تزئینی مسجد جامع:

   

 در مسجد جامع اصفهان لایه‌ها و سطوح تزیینی همواره از ارکان مهم معماری محسوب می‌گردد. کشیدن نقاشی از تصاویر افراد یا شخصیت‌ها در مساجد اسلامی از ابتدا مجاز نبوده اما به‌کارگیری روشهای دیگر مانند نقوش هندسی و یا طبیعت انتزاعی به‌صورت تزیینی مورد توجه بوده است. در مسجد جامع اصفهان بسیاری از سطوح و فضاهای مسجد با روشهای مختلف تزیینی آراسته شده است که متعلق به ادوار مختلف تاریخی است که به اختصار به شرح آن می‌پردازیم.

   

 در قرن سوم (نهم میلادی) دیوارهای خشتی با ملات سیم‌گِل (کاه‌گل بسیار نرم)پوشیده بوده و ستونهای مدور آن که از آجرهای پیش‌بُر (با قالب ذوزنقه‌ای) ساخته شده بود، دارای نمای آجری با بندکشی گچی بوده است. در قرن چهارم (دهم میلادی) الحاقات دورۀ آل‌بویه به‌صورت ستونهای دو بخشی و سه‌بخشی دارای نمای آجری با نقوش آجرهای ظریف به‌صورت گل‌اندازی (basrelief) یا گود و برجسته تزیین شده بوده در قرن پنجم (یازدهم میلادی) دورۀ سلجوقی سطوح تزیینی از ترکیب نقوش هندسی و خط بنایی با حروف عمود برهم اجرا شده در قرن هفتم و هشتم (14 میلادی دورۀ ایلخانان مغول) روش تزیینی عمدتاً ایجاد سطوح گچبری همراه با استفاده از انواع سبک‌های خوشنویسی بوده است.

   

مخصوصاً در احداث محراب‌ها و تزیین آنها با روش گچبری خطوط همراه با نقوش طبیعتانتزاعی بوده است. در قرن نهم (15 میلادی دورۀ تیموریان) استفاده از پوشش‌ها به روش رسمی‌بندی و تزیین سطوح با کاشی‌های الوان خصوصاً در نماهای اطراف حیاط اجرا شده. در قرن دهم تا دوازدهم (16 تا 18 میلادی ـ دورۀ صفوی) ادامۀ روشهایسبک دورۀ تیموری در تزیینات همراه با نقوش مقرنس‌سازی در ایوان شرقی و به‌کارگیری ترکیب آجر و کاشی با مهارت و ظرافت در چهار ایوان اطراف حیاط اجرا شده است.

   

به‌طور کلی تزیینات اجرا شده در مسجد جامع اصفهان مجموعه‌ای از هنرهای تزیینی را در طول تاریخ شهر و تحولات معماری مسجد معرفی می‌نماید . برخی از این تزیینات بعداً در مساجد دیگر اجرا شده است و برخی دیگر مانند کاشی‌های الوان دورۀ تیموری به لحاظ طرح منحصر به‌فرد است، ولی آنچه اهمیت دارد، به‌کارگیری مجموعه‌ای از هنرهای تزیینی به‌ویژه ترکیب آجر و کاشی برای نخستین‌بار است که وحدت و یکپارچگی جذاب و بی‌نظیری را در طول تاریخ برای مسجد جامع اصفهان به ارمغان آورده است.

   

 

محراب اولجایتو
 

ارزش‌های اسنادی مسجد جامع :

   

در مسجد جامع اصفهان ، کتیبه‌های بسیاری از دوره‌های مختلف وجود دارد که به معرفی تعدادی از آنها می‌پردازیم.‌ـ در داخل گنبد جنوبی معروف به گنبد نظام‌الملک، در اطراف داخلی گلوی گنبد کتیبه‌ای وجود دارد مربوط به دورۀ ملکشاه سلجوقی که از آن پادشاه و وزیر او خواجه نظام‌الملک نام برده شده و به سبک کوفی نوشته شده است و بنابراین مربوط به حدود 473 هجری (1080 ماست.

   

در داخل ایوان جنوبی متصل به گنبد نظام‌الملک کتیبه‌هایی با تاریخ‌های 880 و 918 و 938 و1070 هجری (حدود سالهای 1475 و 1512 و 1531 و 1659 میلادی). در مدخلایوان جنوبی به گنبد نظام‌الملک دو فرمان به خط ثلث یکی از شاه اسماعیل صفوی مورخ 911 هجری (1505 میلادی) و دیگری از شاه طهماسب صفوی وجود دارد. در طرفین همین مدخل دو محراب در دیوار انتهایی ایوان به خط تاج‌الدین معلم اصفهانی وجود دارد که هر دو دارای تاریخ 918 هجری (1512 میلادی) است.

   

در داخل ایوان غربی مسجد معروف به صفۀ استاد کتیبه‌های متعددی مربوط به سال1112 هجری (1700 میلادی) وجود دارد. در ایوان شمالی مسجد معروف به ایواندرویش کتیبه‌هایی به خط محمدمحسن امامی با تاریخ‌های 1093 و 1098 (1682 و1686 میلادی) وجود دارد.

   

در ایوان شرقی مسجد معروف به صفۀ شاگرد کتیبۀ محراب به خط نظام اصفهانی باتاریخ 992 هجری (1584 میلادی) و کتیبه‌ای به خط محمدمحسن امامی با تاریخ 1093هجری (1682 میلادی) وجود دارد. در داخل گنبد تاج‌الملک ـ گنبد شمالی ـ دارای کتیبه‌ای به خط کوفی به تاریخ 481 هجری (1088 میلادی) است.

   

در داخل نمازخانۀ اولجایتو در ضلع غربی مسجد، محراب معروف و بسیار زیبای اولجایتو مزین به گچبری‌های بسیار متنوع و کتیبه‌های متعدد کار استاد حیدر است به تاریخ710 هجری (1310 میلادی) ـ سردرِ ورودی نمازخانۀ اولجایتو در داخل حیاط بر روی نمای غربی مسجد، کتیبه‌ای به خط سید محمود نقاش با تاریخ 851 هجری (1447 میلادی) دارد.

   

  

نمونه‌ای از کتیبه‌های مسجد جامع عتیق 

   

آماده سازی پرونده نامزدی مسجد جامع اصفهان در راستای ثبت آن در فهرست آثار جهانی:

   

لازم به ذکر است سازمان جهانی تربیتی علمی و فرهنگی که به اختصار یونسکونامیده  می شود وابسته به سازمان ملل متحد بوده و در سال 1954 با همکاری تعداد زیادی از کشورای دنیا تشکیل شده است و عضویت کشور ایران از سال 1325 شمسی با قبول اساسنامه این سازمان پذیرفته شد. یکی از اهداف مهم این سازمان ، توجه به توسعه امور علمی ، تربیتی و فرهنگی کشورهای عضو می باشد.

   

   

سازمان یونسکو از اوائل زمان تشکیل آن توجه خاصی به حفاظت از بناهای تاریخی ، توسعه و تشکیل موزه ها و تربیت متخصصین مرمت بناها و آثار تاریخی در کشورهای دنیا با سوابق تاریخی داشته است. در این راستا فهرستی از آثار ارزشمند تاریخی به نام « فهرست آثار جهانی » ایجاد شده است که در این فهرست هر کدام از کشورهای عضو با معرفی آثار تاریخی خود درخواست ثبت آن را  در این فهرست به مجمع عمومی متشکل از نمایندگان و کارشناسان واجد شرائط ارائه می نمایند. کمسیون های مربوطه پس از بررسی های لازم و اعزام کارشناس متخصص جهت بررسی این درخواست نهایتا رای به ثبت آن اثر یا آثار را در فهرست آثار جهانی صادر می نمایند.

   

 

   

بدیهی است پس از اعلام ثبت یک اثر در فهرست جهانی دولت کشور درخواست کننده نسبت به حفظ و مرمت و مراقبت آن آثار متعهد می شود. ثبت یک اثر تاریخی در فهرست جهانی و اعلام آن در وسائل ارتباط جمعی جهانی دارای ارزش و اعتبار مهم فرهنگی بوده و علاوه بر اثبات تعهد ملت ها و دولت ها در حفظ آثار تاریخی خود ، معرفی آن آثار به جهانگردان علاقه مند به شناسائی گذشته های تاریخی و توصیه بازدید از آن آثار از عوامل تقویت صنعت توریسم به شمار می آید.

   

کشور ایران با توجه به گذشته های تاریخی بسیار غنی و آثار ارزشمند باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی آثار متعددی را در فهرست آثار جهانی به سازمان یونسکو معرفی نموده و همچنین تعدادی از متخصصین آثار تاریخی به عضویت کمیته کارشناسان یونسکو پذیرفته شده اند .

   

آثار تاریخی ایران که به ثبت جهانی رسیده اند عبارتند از :

   

مجموعه بناهای تخت جمشید

   

مجموعه بناهای میدان نقش جهان

   

بناهای چغارزنبیل

   

مجموعه بناهای پاسارگاد

   

مجموعه بناهای تخت سلیمان

   

باغ و عمارت چهلستون

   

خانقاه و بقعه شیخ صفی الدین در اردبیل

   

بازار تاریخی تبریز

   

ارگ بم در استان کرمان

   

گنبد سلطانیه در استان زنجان

   

سنگ نوشته بیستون در کرمانشاه

   

مجموعه کلیساهای آذربایجان ایران

   

سازه های آبی شوشتر در خوزستان

   

و باغ های ایرانی در استان های فارس ، مازندران ، اصفهان ، کرمان ، یزد ، خراسان و کاشان.

در راستای این امر خطیر یعنی معرفی هر چه بهتر این بناهای تاریخی واجد ارزش به ایرانیان و جهانیان ، در سال 1389 موضوع ارسال پرونده ی مسجد جامع اصفهان جهت ثبت جهانی در دستور کار مدیران میراث فرهنگی اصفهان قرار گرفت . البته لازم به ذکر است تقریبا در سه دهه ی گذشته ، هر چند سال یک بار اقداماتی ناچیز در این خصوص صورت می پذیرفت لیکن به دلیل حجم گسترده ی فعالیت های لازم جهت فراهم نمودن زمینه های ثبت بنا و عدم توانایی و همت مورد نیاز ، هر بار موضوع متوقف می گردید .

   

با این پیشینه و علی رغم آگاهی و احاطه ی کامل مسئولان میراث فرهنگی وقت اصفهان به دشواری ها و مانع های موجود در این راه که کوچک ترین آن می توانست به جریان ثبت این بنا لطماتی فراوان وارد سازد ، با همتی والا در این راه گام نهاده شد.

   

بدین منظور با تشکیل کمیته ای در سال1389 پرونده ای کامل و جامع و منطبق بر اصول مورد نظر یونسکو تهیه و در دی ماه همان سال ارسال گردید . در پی این اقدام ، مجددا آماده نمودن زمینه های ثبت بنا مد نظر گرفت  و در راستای تداوم ساماندهی و حفاظت مسجد ، با تنظیم برنامه ای مدون، اقدامات بی‌نظیری صورت پذیرفت.

   

 

   

   

اه اندازی پایگاه مسجد ، ایجاد فضای معرفی جهت آشنایی هر چه بیشتر بازدیدکنندگان با این بنا ، مجهز به تابلوهایی با دو زبان ، ماکت کلی مجموعه ، بخش نمایش فیلم و دستگاههای الکترونیکی نمایشگر که شاید اندک معدودی از بناهای تاریخی ایران واجد آن باشند ، سامان دهی و ایجاد پایگاه باستان شناسی اشیاء مکشوفه با موزه ی ضمیمه ی آن ، ایجاد فضای مرمت اشیاء ، بخش آرشیو اسناد مسجد و ... نیز از زمره اقدامات صورت پذیرفته در این راستا است .

   

خوشبختانه پس از اتمام مراحل بازدید کارشناسان اعزامی یونسکو در شهریور ماه 1390 ، علاوه بر سامان دهی اولیه سامان دهی اصولی این بنای تاریخی نیز از اذهان مسئولان دور نماند و با انتخاب متخصصانی متبحر در زمینه های مختلف اعم ازتاسیسات الکتریکی و مکانیکی ، مرمت و ... تحت نظارت کمیته‌ای متشکل از متخصصین واجد صلاحیت ، زمینه‌های دست یابی قریب‌الوقوع این مسجد با ارزش را، به آنچه که شایسته و درخور مقام و منزلت آن است فراهم نمود.                                       

   

به امید آن که با همکاری و تعامل هر چه بیشتر مسئولان شهری علی الخصوص اوقاف با اداره ی کل میراث فرهنگی اصفهان ، که آغازگر و تنها متولی این اقدام خطیر و ملی می باشد بتوان با فراهم نمودن شرایط مطلوب تر ، نگین معماری اسلامی ایران را به نگین معماری جهان مبدل نمود.

   

نمای کلی از مسجد جامع عتیق

   

 

 

گرداوری گروه فن و هنر ایران زمین

 

منبع :http://www.memarnet.com


برچسب‌هامسجدجامع اصفهان


:: برچسب‌ها: معماری, تاریخ, ایران, طرح



تاریخ نقاشی در ایران قبل از اسلام
نوشته شده در جمعه ٢٠ تیر ۱۳٩۳
ساعت : ٦:٥۸ ‎ب.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

تاریخ نقاشی در ایران (قبل از اسلام)

 

قدیمی ترین آثارنقاشی ایران بر دیوار های غار لرستان به دست آمده که بیش از 12هزار سال پیش قدمت داره اما بیشتر نقاشی های به دست آمده ی ایران روی سفالینه ها است . نقش هایی که در سیلک کاشان و شوش بر سفالینه ها به دست آمده ، شکل هایی از حیوانات و طبیعت ، که بسیار ساده و هندسی ترسیم شده اند . با توجه به این که خط از نقاشی به وجود اومده ، این نقش ها هم چیزی شبیه خط بوده اند .

 

 

 


در دوران هخامنشی کاشی کاری و نقش برجسته های فراوانی در تخت جمشید که نام اصلی آن «پارسه» بوده وجود دارد اما نقاشی ای وجود ندارد . ازخصوصیات سبک این دوره تقارن است و نشان دادن عظمت و جلال .

 

در دوره ی سلوکی و اشکانی آثاری در سیستان یافت شده که از خصوصیات آنها،استفاده از رنگ های تخت و بدون سایه روشن و با قلم گیری سیاه رنگ در کشیدن فیگورها است . چون اشکانیان از نژاد یونانی بودند پس هنر این دوره از هنر یونانی اثر گرفته است .

 

 

 

ساسانیان چون خود را وارث فرهنگ هخامنشی می دانستند در هنر آنها نیز مشاهده می شد . خصوصیات آن شبیه به دوره هخامنشی است با این تفاوت که نقش های دوره ساسانیان روایتی بودند اما هخامنشی حالت نمادین داشته اند . اما نکته مهم در این دوره ظهور پیام آورانی مثل مانی و مزدک است که معجزه مانی در نقاشی بوده و از کتاب او که ارژنگ نام دارد و صفحاتی باقی است و نشان دهنده نقاشی در این دوره است . با مقایسه آثار این دوره با دوره اسلامی می توان این فرض را داشت که نقاشی های این دو دوره با هم پیوندهایی داشته اند .

 

پرده گرونیکا

 

یکی از نقاشی های بزرگ پیکاسو (پرده ی گرنیکا ) است که در سال 1937 کشیده شد . در آن سال شهر گرنیکا در اسپانیا توسط بمب افکن های آلمانی که برای فاشیست های اسپانیایی کار می کردند بمباران شد و به نابودی کشیده شد . پیکاسو ماموریت داشت از طرف دولت جمهوری اسپانیا یک نقاشی دیواری برای نمایشگاه بین المللی پاریس بکشد . این نقاشی به رنگ های سیاه و سفید و خاکستری و صحنه ای از وحشت و ویرانی است پیکاسو برای بیان این همه از یک عمر تجربه ی خویش کمک گرفت . او تصور ذهنی خود را از درد و رنج بیان کرد بدون آنکه خود واقعه را بکشد . نه از شهر و هواپیما و انفجار خبری است ، نه به روز و سال اشاره شده نه نام دشمن و یا قهرمانی در کار است . با این وجود این اثر یک اعتراض است و( انسان این را در می یابد ، حتی اگر چیزی از تاریخ آن نداند) . آیا این اعتراض (در زبان اسب ، بر دست ها ، کف پا ها ، پستان مادر ،چشم ها توی سر) نهفته است ؟ آنچه در نقاشی بر آنها گذشته ، معادل ذهنی آنچه است که بر آنها گذشته است . وادار می شویم که دردشان را با چشم احساس کنیم و درد ، اعتراض جسم است . او در اینجا بیم و درد را از تاریخ بیان می کند .

 

از این پس نقاشی های موفق او با تجربه این کار بود .

 

 

 

سوررئالیسم

 

از حدود سال 1920 مکتب سوررئالیسم که در هنر ادبی دیده شده بود به تدریج در هنر های تجسمی بوجود آمد . بنای این مکتب بر اصالت و هم و رویا و تداعی آزاد و صور مکتوم در ضمیر ناهشیار است که برای هنرمند این مکتب واقعیت برتر ، نه تصاویر عالم ملموس که توهمات و تداعی های ترکیب بخش خود انگیخته در ضمیر ناهشیار است .

 

پیکاسو در سال 1924 با نهضت سوررئالیسم مربوط شد ولی همیشه فاصله اش را با آن حفظ کرد . در نخستین نمایشگاه آنان در سال 1925 شرکت داشت او پس از همطراز کردن کلاسی سیسم با کوبیسم ترکیبی تا چندین سال به آزمایشگری در رشته ی نقاشی خیال پردازانه پرداخت و هیولا ها را بر روی پرده ی آثارش آورد . پیکاسو و سورئالیست ها در اصول بنیانی ، به این معنا که هنر قادر است آنچه را که طبیعت و عقل نمی تواند ابراز کند نشان دهند موافقت داشتند ولی اختلاف اساسی بین آنان وجود داشت : به عقیده سوررئالیست ها پیکاسو به دنیای خارج و مضمون وابستگی بسیار داشت و از دنیای اوهام بسیار دور بود با این حال سوررئالیست ها بی آنکه او را رسما" به آنها پیوسته باشد او را مورد قبول داشتند . طراحی روی جلد اولین شماره مجله مینوتر ( نشریه اصلی سوررئالیست ها ) را به او سپردند .

 

شاید بشه پیکاسو رو نابغه هنر قرن بیستم نامید . می خوام داستان زندگی و آثارش رو بنویسم .

 

چگونگی رشد و حرکت او از زمان کودکی تا پایان عمرش بر خلاف معمول هنر مندان که در زمان حیاتشون افراد کمی از وجود شان با خبر می شوند ، پیکاسو مشهور ترین هنر مندی یست که در تمام نقاط جهان حتی در روستاهای دور افتاده به عنوان سمبول هنر شناخته شده و کسانی که حتی یک بار هم اثر هنری او را ندیده اند ، آوازه او را شنیداند .او در زمان حیاتش به چنان شهرت و ثروتی رسیده بود که مانند افسانه بود . او درست بعد از جنگ جهانی دوم که همه در فقر به سر من بردند در ازای یک نقاشی از طبیعت بی جان یک قصر در جنوب فرانسه خرید . پیکاسو هر چه را که می خواست کافی بود تصویر آن را بکشد این واقعیت شبیه افسانه میداس است . میداس به هر چی دست میزد طلا می شد پیکاسو هم هر چی که خطی دورش میکشید از آن خود می کرد اما افسانه میداس مضحک و غم انگیز بود چون به چیزهای طبیعی نمی توانست دست بزند و روزی دستش به دخترش خورد و دختر طلا شد .

 

شهرت پیکاسو ، با ثروتش افزایش می یافت در اصل او اول به شهرت سپس به ثروت دست یافت .

 

او در مالاگا از شهر های اسپانیا در سال 1881 به دنیا آمد و در بیشتر جنبش های هنری پس از اواخر سده ی 19ام شرکت کرد و خود آفریننده ی بسیاری از آنها شد .

 

پدرش هنر تدریس می کرد و پیکاسو در یک محیط هنری بزرگ شد وقتی در اواخر عمر به یک نمایشگاه نقاشی کودکان رفته بود گفت :"نخستین طراحی های مرا هرگز نمی شد در نمایشگاه کورکان به نمایش گذاشت چون می شود گفت خامی و سادگی کودکی در آنها نبود من خیلی زود از دوره ی آن رویای شگفت انگیز بیرون آمدم آن موقع طراحی هایی می کشیدم که کاملا آکادمیک بودند و دقت و درستی آنها هنوز هم مرا می ترساند او خوشحال می گفت وقتی به سن اینها بودم می توانستم مثل رافائل طراحی کنم اما یک عمر طول کشید تا توانستم مثل اینها طراحی کنم"

 

آری شاید حسرت کودکی از دست رفته موجب می شود که طراحی های او به سادگی دوران کودکی بگراید.

 

منبع وبلاگ

 

گرداوری و ویرایش : فربد حیدری

سایت گروه فن و هنر ایران زمین

سایت جامع پیمانکاران ساختمان

هنر سنتی ایران زمین

 


:: برچسب‌ها: نقاشی, ایران, تاریخ, قدیمی



تاریخچه صنایع دستی
نوشته شده در چهارشنبه ٧ خرداد ۱۳٩۳
ساعت : ۱٠:٤٠ ‎ق.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

میراث ماندگار،تمدن چند هزار ساله ایران،کشور کهن ،هویت تاریخی و ملی ما

 

تمدن چند هزار ساله ایران، میراث ماندگار بسیاری برای ما، مردم امروز این کشور کهن به یادگار گذاشته که مجموعه این میراث، هویت تاریخی و ملی ما را تشکیل می دهد.

این میراث، مظاهر و جلوه های متنوع و متعددی دارد که هر یک از آنها به نحوی، گذشته درخشان و تمدن باستانی این مرز و بوم را بازگو می کند.یکی از این مظاهر که در شاخه های متنوعی خود نمایی می کند و بازگو کننده ی هویت و ذوق و هنر ایرانیان است،صنایع دستی است.

تاریخچه صنایع دستی

 

8000 سال قبل ، عصر نوسنگی


8000 سال قبل ، عصر نوسنگی

 

در حدود 8000 سال قبل که به عصر «نوسنگی» معروف است، مردمی در منطقه وسیعی در آسیای جنوب غربی زندگی می کردند که برای نخستین بار در گروههای کوچک جمع آمده، در یک مکان ساکن شدند و اولین دهکده ها را به وجود آوردند.

آثار به دست آمده از دوران پارینه سنگی، میان سنگی و نوسنگی، گواه بر فعالیت انسان در ساخت ابزار و وسایل سنگی است.

ابزارهایی چون تیغه های دندانه دار و به شکلهای مختلف هندسی در مکانهایی مانند بیستون و غارهای هوتو و کمربند به دست آمده است. انسانی که یاد گرفته بود با کاشتن دانه های خوراکی مقدار بیشتری از آن را به دست آورد، ناگزیر بود آن را در جایی ذخیره کند.

او ظرفهایی را می خواست که در برابر گرما و رطوبت هوا مقاومت داشته باشد و غلات، در آن فاسد نشود. از این رو انسان دوران نوسنگی با الهام از همان شکلهای طبیعی و با آمیختن آب و خاک، اولین ظرفهای سفالی را ساخت.

در نتیجه کاوش های متعددی که صورت گرفته آثار و اشیاء بسیار زیادی غالبا فلزی ( مفرغ ) به دست امده که در کمال مهارت و استادی و با اشکال بسیار متنوع و بدیعی ساخته شده اند که همگی به عنوان پیشینه ای اثر گذار و تاریخی برای اشیاء و صنایع دستی دوره های بعدی ( غالبا از نظر شیوه ساخت مواد اولیه و نه از نظر محتوا و نقوش ) مورد استفاده قرار گرفته اند .

آثاری که در کاوش تپه زیویه به دست آمد حاصل کاوش هایی بود که در سال ۱۹۶۴ میلادی توسط دایسون و کرافورد صورت گرفت و اشیاء به دست آمده در کاوش های گورستان و قلعه زیویه تاریخ هزارۀ اول ق.م را بخود گرفت ، سال بعد هم دومین کاوش علمی صورت گرفت و آثار دورۀ دوم کاوش نیزمربوط به سدۀ ششم تا هفتم ق.م بود .

قطعه ای از یک ظرف شکسته با دسته ای به شکل عقاب در کاوش های بعدی به دست آمد که از نمونه های زیبا و بسیار هنرمندانۀ این تمدن بشمار می آمد . این ظرف با گل لاجورد ساخته شده با ارتفاع ۱۴ سانتی متر خود بخشی از یک ظرف بزرگ و بسیار قیمتی بوده که در مراسم آئینی استفاده می شده است. مشابه این گونه ظروف مخصوص بعدها از حسنلو ۴ توسط دایسون به دست آمده بود .

اما از جمله زیباترین و منحصرد به فرد ترین آثار زیویه تعدادی ریتون سفالین دراندازه ها و رنگ آمیزی های مختلف است که عموماً در داخل قبر قرار داشته اند ، این آثار توسط کارشناسان به سه دسته کلی تقسیم شده اند .

۱- ریتون هایی به شکل سر حیوان و گردن به صورت یک جام با دهانۀ گشاده و لبۀ برگشته که با گل قرمز به شکل بسیار ظریف و زیبا ساخته شده ،‌سر حیوان که نوعی گوزن به نام سایگاه است از مشخصات هنر زیویه بشمار می رود ، سطح این ریتون ها به وسیلۀ‌ لعاب سبز و سبز تیره پوشانده شده است .

۲- نوع دوم ریتون هایی به شکل پرندگان ( مرغابی ) است که دهانه بر پشت مرغابی و لوله به جای نوک مرغابی قرار دارد این ریتون ها با لعاب زمینه بنفش پوشیده شده و در قسمت های سینه و پربه شکل فلس ماهی از رنگ های بنفش روشن و تیره ،‌زرد ، قهوه ای و با خطوط به رنگ قهوه ای کرم روشن تزئین شده و دم حیوان نیز به رنگ سبز زیتونی رنگین شده است .

۳- نوع سوم ریتون هایی که کاملا ً به شکل استوانه ( بدون خمیدگی ) هستند و در بالا دهانۀ پهن و در پائین و ته آن سر یک حیوان دیده می شود . حیوان در این نمونه مانند همای هخامنشی به جای گوش شاخ دارد و از رنگ های زیبا و دلپذیر برای نقاشی و تزئین آن استفاده شده است .

از جمله سایر آثار و اشیاء بسیار متنوع از حیث نوع مواد و از حیث شکل و فرم و همینطور از نظر تزئینات فرمی یا تزئینات نقشی می توان نمونه های زیبایی از ظروف سفالی ، ظروف لعابی ، ریتون به شکل چکمه ، آلات و اشیاء زینتی و آرایشی طلایی ، پلاک ها و مهرهای زرّین، مجسمه های طلایی ، لوحه های سفالی و فلزی وآثار آهنی مفرغی و برنزی را می توان ذکر نمود که شاخص ترین آنها عبارتند از :

ظروف سفالی که غالباً در تدفین شاه و اشخاص سرشناس و به همراه آنها دفن شده اند از خمیر گل سفید و کرم با پخت کامل و استقامت خوب،‌ هستند که تماماً دارای نقوش اجرا شده با تکنیک های مختلف مانند نقش برجسته، نقش حک شده ، نقوش دکمه ای و شیاردار می باشند. اکثر این سفال ها با چرخ ساخته شده و فرم زیبا ظریف و منظم آنها همچنین هماهنگی که بین فرم و شکل اشیاء با تزئینات آنها وجود دارد،‌ به همراه تناسب بسیار بالایی که در آنها به کار رفته همگی حاکی از مهارت و چیره دستی خارق العاده سفالگران و صنعتگران این دوره تاریخی می باشد . در قسمت ظروف لعابدار در اندازه های کوچک و بزرگ ساخته شده و به صورت ظرف لعابدار رنگی یا ظرف لعابدار نقاشی شده که به طرز جالبی تزئین و منقوش شده اند به دست آمده، ‌در یک طرف تصویر دو گاو نر که در مقابل یک گل لوتوس زانو زده اند دیده می شود. برخی از سفالینه ها نیز به شکل ریتون چکمه و به صورت فرم ساده یا پیچیده هنری و بدون استفاده از فرم سر یا بدن حیوان و پرنده ساخته شده اند. مشابه این ظروف درتمدن های خوروین،‌ عمار، حسنلو و در هنر اورارتوئی دیده می شود. اشیاء وقطعات طلایی زیویه نیز جزو زیباترین آثار ما قبل تاریخ ایران محسوب می شوند. زینت آلات و اشیاء تزئینی شامل کمربند، گردنبند، حلقه، ‌وسایل زینتی زنانه ،‌پلاک و مهر ،‌مجسمه و ظروف طلایی را می توان نام برد که در زمرۀ همین آثار مکشوفه قرار دارند، ‌همینطور یک مجسمه طلایی بز کوهی با شاخ های بسیار بلند و پیچ خورده است که سر مجسمه به شکل عقاب است ، پلاک های طلایی زیویه در اندازه های مختلف وبا فرمهای متنوع هندسی به دست آمده اند و شامل نقوش خاصی مانند، شیر وگوزن، بز جدال شیر وانسان ودیعه گرفته شده از تمدنهای قبلی ایران وبین النهرین است. طوق هلالی با نقوشی از حیوان، شیر بالدار و انسان از دیگر موارد هستند. همینطور قلاب ها و پلاک های زیبای کمربند که به صورت ورقه یا حلقه و با نقوش ترکیبی حیوانی مانند سر دو شیر یا خطوط منحنی مثل دو ابرکه با هم برخورد نموده اند، بز کوهی ،گوزن و…. می باشند . انواعی از گردنبند به شکل طوق حلقه ای و هلالی از جنس طلا که در گوشه های آن حلقه نازکی از طلا قرار دارد و به وسیلۀ زنجیری که به آن وصل شده به گردن آویزان می شود ساخت این گردنبندها در کمال ظرافت و زیبایی تمام از هنرزیور سازی و جواهر سازی پر رونق این دوره تاریخی خبر می دهد. از جمله آثار کاملا ً اختصاصی این تمدن و درعین حال بسیار زیبا مجسمه هایی است که ازترکیب دو یا چند حیوان و پرنده ساخته شده و ترکیبات و تناسبات هم از حیث آمیزش حیوانات وهم از نظرابعاد اندام های مختلف که با مهارت با هم آمیخته شده اند همگی نشانه های نبوغ هنرایرانی زیویه هستند . تعدادی گردنبند یا پیش بند سینه که زنان و غالباً مردان از آن به عنوان علامتی تزئینی و علامت شناسایی و تشخیص طبقاتی یا فامیلی استفاده می کردند، جواهرسازان از آنها به نام اسفنکس های بالداری که روی سینه هایشان پیش بند دارند یاد می کنند که درهنرفنیقی و آشوری نیز وجود داشته است. از جمله دیگر اشیاء جالب و بسیار ارزشمند هنری وتاریخی دو قطعه طلایی است که یکی روکش دست زنانه و دیگری بازوبند مردانه طلایی می باشد . دست پوش یا روکش مذبور به وسیلۀ حلقه های باریک زنجیری ساخته شده و به صورت ورقه ای جمع شده است که محل چفت و بست آن روی مچ قرار دارد و روی آن پنج عدد انگشتری مزین به مروارید و زنجیرک های ظریف اضافه شده است. ( در حال حاضردوعدد انگشترها برروی آن قرار دارد).

قطعۀ زرّین دیگر که جزو نمونه های بسیار ارزشمند هنر جواهرگری و زرگری دستی محسوب می شود بازوبندی است که یک جفت شیرطلایی کوچک در قسمت میانی حلقه دست بند به صورت قرینه و روبه روی هم قرار دارند ،‌ در قسمت سردستبند شیرهای بزرگ تعبیه شده است . نمونه شیرهای این قطعه هنری را می توان در آثار دوره های بعدی ایران و همینطوردرآثارهمان دوره ، درتمدن های دیگر مانند هیتی و سوری مشاهده نمود، اما به هرحال مشخص نیست کدام یک از دیگری اقتباس کرده است . ازدیگرآثارجالب توجه زیویه که جایگاه ویژه ای بین آثار باستانی عهد باستان دارا می باشد یک بشقاب بزرگ ( یا سینی کوچک ) نقره ای است که حدود یک کیلو گرم وزن خالص آن است . این بشقاب که با لبه های برگشته به طرف داخل ساخته شده دارای شش ردیف نقوش برجسته حیوانی شامل حیوانات تخیلی به طورمثال سرعقاب وخرگوش وهمینطوریک گل بزرگ آفتاب گردان دروسط ظرف که تماماً با ظرافت و دقت بالایی برجسته کاری شده اند این ظرف جزوآثاربرجسته فلزکاری وقلمزنی ایران به شمار می رود ، همچنین نمونه های فلزی وسفالی بسیارزیبا وارزشمندی که بیان تمامی آنها بررسی و تجزیه تحلیل فرمی و تزئینی آنها از لحاظ هنری وتاریخی یا سبک شناسی مجال بیشتری می طلبد، ‌به طور مثال تعدادی ابزار، آلات، زین و یراق، زنگوله، رکاب وسایر وسایل اسب که غالباً با شیوه بسیار جالبی فرم دهی شده اند وهرکدام نقش وتزئینی درخورتأمل دارند.

به طور کلی برای جمع بندی آثار واشیاءمکشوفه در تپه زیویه بجزمواردی که ذکرشد می توان آنها را به صورت خلاصه بیان نمود :

۱- لوحه ای ازجنس عاج فیل که تصویرآن دوپادشاه را از نیم رخ نشان می دهد

۲- لوحه ای ازعاج که یک صحنه شکاررا نشان می دهد

۳- مجسمه عاجی

۴- شمایل حیوانات تخیلی و نمادین از جنس طلا

۵- خنجرهای مفرغی و آهنی

۶- پیکان و نوک تیر از جنس مفرغ و آهن

۷- سپرو محافظ ( گارد بازو، ساعد ، شانه ،سینه ،ران ) فلزی از جنس آهن و مفرغ

۸- مهره استوانه ای طلایی

۹- غلاف طلایی خنجر

۱۰- دسته طلایی خنجر

۱۱- گرز بزرگ و کوچک تشریفاتی و تزئینی از جنس سنگ مرمر

۱۲- لوله و مال بند نقره ای به شکل سراسب وسرگاو

۱۳- ظروف و آبخوری سفالین

۱۴- ریتون های چکمه ای ساده با شکل سرحیوان و به صورت استوانه از جنس سفال ساده و سفال لعاب دار

۱۵- مجسمۀ کوچک انسان ازجنس چوب

۱۶- مقادیر زیادی اشیاء وقطعات ظریف زینتی و آرایشی از جنس طلا، نقره ومفرغ به شکل : سنجاق ، سنجاق قفلی، گل سینه، وغیره

به طور کلی آثار واشیاء گنجینۀ زیویه که در مراحل مختلف کاوش به دست آمده دارای سبک و اسلوب خاصی از هنرها وصنایع دستی ایرانی است و محققین ساخت این آثار را به یک حرکت و جهش ماهرانه به سوی تکامل هنرایران می دانند وعلی رغم شباهت هایی که در بعضی ازموارد بین این آثار با هنرسایرتمدن ها مانند بین النهرین، هیتی،سکایی و اورارتوئی وجود دارد نیاز به گذشت زمان وبررسی بیشتراین آثار واشیاء قابل کشف درآینده دارد اما آنچه که مسلم است تأثیراجتناب ناپذیر وعمیق این آثاردر ساختارصنایع دوره های هخامنشی، اشکانی و ساسانی است.

در این میان بایداشاره نمود که صنایع دستی هر منطقه نشانگر سلایق، روحیات، ذوق، سابقه تاریخی، نوع نگاه به زندگی و خصوصیات جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی آن منطقه در طول تاریخ است. قالی، گلیم و دیگر بافته های سنتی ایرانی، قلمزنی و میناگری و شیشه گری و سفال و ... همه و همه روحیه شرقی ایرانیان را بازگو می کند. عاشق پیشگی و طبیعت گرایی و شادی، روحیه لطیف و موزون پراحساس ، فراز و فرودهای گاه و بیگاه اجتماعی، اعتقاد قلبی و ریشه دار مذهبی، پاکی و صفا و صمیمت درونی، انسان گرایی و میهمان نوازی و ... همه و همه ازنقش ها و شمایل صنایع سنتی و دستی ایران پیداست.

اگرچه مردم ایران در طی قرون متمادی، با حفظ زبان و سنت های باستانی و داستان های کهن - همه آنچه شاهنامه بزرگ فردوسی ستون خیمه اش بوده- نگذاشتند فرهنگ ها و قبایل بیگانه ، هویت کهن آنها را از بین ببرند اما بی انصافی است اگر نگوییم در طول همه این قرن ها، ساخته ها و بافته های دست ایرانیان که در هر گوشه خانه هایشان هم بود، سهمی در زنده ماندن این هویت و فرهنگ دارد و بیراه نیست اگر بگوییم که به مقابله با فرهنگ بیگانه هم برخاست و تمدن ایرانی را بر آنان تحمیل کرد.

صنایع دستی کشور ما چنان متنوع و با ارزش است که منطبق با هر روحیه و سلیقه و دکوراسیونی می توان وسایل تزئینی مختلفی یافت که شان، زیبایی و هماهنگی مناسبی با مجموعه داشته باشد. شاهد بر این واقعیت، استقبال توریست ها و غربیانی است که فرصت و امکان آشنایی و دیدار صنایع دستی ایران را پیدا می کنند!

هویت تاریخی و ملی ما مهمترین بخش هویت ماست و این واقعیت در دنیای امروز ،روز به روز ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد; این نکته را فراموش نکنیم که با توجه به شاخه های متعدد صنایدع دستی در ایران هرکدام از این قسمت ها تاریخچه ای دارند که بنای شکل گیری شان در درون آنها جای گرفته است.به طور مثال تاریخچه برخی از این شاخه را در زیر عنوان می کنیم.

 

● شیشه گری سنتی

این هنر، تاریخی چند هزار ساله دارد. به نقل از روایات تاریخی اصل شیشه گری در زمان حضرت سلیمان شکل گرفته است. در آن زمان برای ساخت کاخی دیوها به دستور حضرت سلیمان کوره های شیشه گری را برپا کرده اند و قسمت هایی از آن را با این هنر تزئین کرده اند. بعضی از روایات منبع انتقال این هنر به دنیا را یونان در و بعضی دیگر ایران دانسته اند. شیشه گری در ایران از نیشابور آغاز شد و بعد به ری انتقال یافت و حدود دو هزار سال است که در این شهر قدمت دارد. در دوره های بعد شیشه گری منسوخ شد و پس از آن در سده اخیر توسط ایتالیایی ها به ایران آورده شد. پیشرفت این رشته در ۳۰سال اخیر در ایران غیرقابل باور است؛ چراکه از شیشه گری صنعتی هم پیشرفت بالاتری داشته است. شیشه گری سنتی موسوم به بلورسازی است که از ابتدا شامل احتیاجات عمومی جامعه بوده و افراد با ساخت آنها کسب درآمد می کرده اند. از ۶۹سال پیش هنرمندان این رشته به فکر افتادند تا کارگاه زنده شیشه سازی را به نمایش بگذارند که اولین بار همان ۶۹سال قبل در نمایشگاه بین المللی دایر و بعد از آن در نمایشگاه های تخصصی ارائه شده است.

 

● حجاری و خراطی سنگ

اولین هنر بشر، تراش سنگ بوده است. قبل از اختراع خط و با شروع غارنشینی، انسان ها برای انتقام پیام و رساندن منظور خود شکل هایی روی سنگ حک می کردند و اینگونه با هم ارتباط برقرار می کردند. به مرور با اختراع خط تراش سنگ برای تهیه وسایل مورد احتیاج به کار گرفته شد. اوج هنر سنگ تراشی دوره رنسانس بود که در ایتالیا و یونان پیشرفت قابل توجهی داشت تا آنجا که در یونان افرادی مانند میکلانژ و لئوناردو سهم بسزایی در رشد این هنر ایفا کردند. خراطی سنگ با رشد تکنولوژی و ورود دستگاه های تراش پیشینه ای حدود ۵۰سال را به خود اختصاص داده است.

 

● طلاکوبی و فیروزه کوبی

فیروزه کوبی هنر نابود شده ای بود که ابتدا خاص خراسان بود. به طوری که فیروزه ها در نیشابور استخراج می شد و بعد در مشهد در کارگاه های مخصوص مورد تراش قرار می گرفت. در زمان های قدیم ظرف های مسی را با قلم زنی طلاکوبی می کردند و بعد یک لایه فیروزه را آغشته به چسب گیاهی مخصوص کرده و روی جاهای خالی گود شده قرار می دادند. آخرین فردی که در ایران به این هنر اشراف داشت ۶۰سال پیش به علت اینکه فرزندانش تمایلی به فراگرفتن این پیشه نداشتند. به یکی از اقلیت های دینی این هنر را آموزش داد. بعد از آن، این تخصص در انحصار این مرد درآمده و او این هنر را به اصفهان منتقل می کند. آقای رضازاده یکی از هنرمندان پرتوان کشور برای بازگرداندن این هنر حدود پنج سال تحقیق انجام داد و بعد از تلاش فراوان توانست در زمینه تولید داخلی و صادرات، این پیشه به کار گیرد. هنر طلاکوبی به خراسان، سمرقند و افغانستان اختصاص دارد که در این میان تعداد انگشت شماری از استادان ایرانی در این زمینه فعالیت دارند. در ایران به این هنر کمتر پرداخته شده و بیشتر استادان این رشته اهل افغانستان هستند. طلاکوبی در دو سبک ایرانی و افغانی است که تفاوت میان این دو در تذهیب و مینیاتور به کار گرفته شده در طلاکوبی ایران است.

 

تعریف صنایع دستی

 

از صنایع دستی تعاریف متعددی ارائه شده است .صنایع دستی هم می تواند، حالت کارگاهی و هم حالت خانگی داشته باشد، همانند صنایع کوچک قابلیت استقرار در شهر و روستا را دارد، بدون نیاز به فن آوری پیشرفته، بیشتر متکی به تخصصهای بومی و سنتی است و قسمت اعظم مواد اولیه مصرفی آن در داخل کشور قابل تهیه می باشد. افزون بر این، صنایع دستی هر دو ویژگی مصرفی و هنری را داشته، برخوردار از بینش، ذوق، اندیشه و فرهنگ تولید کننده نیز هست و در مجموع آن را یک «هنر- صنعت نامیده اند».

از مجموعه تعاریف صنایع دستی، به نظر می رسد تعریف زیر که توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران ارائه گردیده، دقیق تر و جامع تر باشد:صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی محصولاتی ساخته می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای می باشد .با توجه به تعریف فوق و سایر تعاریفی که برای صنایع دستی ارائه شد، می توان ویژگی های زیر را نام برد .

1- انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، توسط دست و ابزار و وسایل دستی، برای تولید هر یک از فراورده های دستی مراحل متعددی طی می شود ولی انجام کلیه ی این مراحل به وسیله ی دست و ابزار و وسایل دستی الزامی نبوده و چنانچه تنها قسمتی از مراحل اساسی تولید به این طریق انجام شود، محصول تولید شده با توجه به مواردی که در تعریف ذکر شد، صنایع دستی محسوب می گردد.

2- حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرح های مختلف در مرحله ی ساخت این گونه فرآورده ها.

3- تأمین قسمت عمده ی مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی.

4- داشتن بار فرهنگی (استفاده از طرح های اصیل، بومی و سنتی)

5- عدم همانندی و تشابه فراورده های تولیدی با یکدیگر.

6 - عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد در مقایسه با سایر رشته های صنعت.

 

 

جایگاه صنایع دستی در توسعه اقتصادی

 

1. سهولت ایجاد مراکز تولید؛

2. بی نیازی به سرمایه های کلان؛

3. اشتغال زا بودن این «هنر - صنعت»؛

4. وجود ارزش افزوده بالا؛

5. جنبه های کاربردی و تزئینی؛

6. داشتن زمینه ای مناسب برای جلب جهانگرد و صادرات؛

 

طبقه بندی صنایع دستی ایران

1. طراحی سنتی و نگارگری 6. هنرهای مرتبط با فلز 11. رودوزی ها و بافتنی ها

2. سفالگری و سرامیک سازی 7. هنرهای مرتبط با چوب 12. سنگ تراشی و حکاکی روی سنگ

3. بافته های داری 8. رنگرزی و چاپ سنتی 13. حصیر بافی

4. نساجی سنتی 9. صحافی و جلد سازی سنتی 14. فرآورده های پوست و چرم

5. شیشه گری 10. آثار لاکی و روغنی 15. سایر صنایع دستی

 

 

فهرست رشته های صنایع دستی

نساجی سنتی :

 

1- ابریشم بافی

2- احرامی بافی

3- ارمک بافی

4- پارچه های سنتی

1-4- باشلق

2 -4- کرباس بافی

3 -4- قناویز

4-4- فرت بافی

5 -4- شمد بافی

6-4- گزی بافی

7 -4- متقال بافی

8-4- چفیه بافی

9-4- جیم بافی

5- برک بافی

6- پتو بافی

7- ترمه بافی

8- جاجیم بافی

1-8- موج بافی

2-8- ماشته بافی

3-8- ساچیم بافی

9- چادر شب بافی

10- حوله بافی

11- دارائی بافی (ایکات)

12- زری بافی

13- سجاده بافی

14- سیاه چادر بافی

15- شال بافی

16- شعر بافی

17- شک بافی

18- عبا بافی

19- گلیچ

20- متکازین

21- مخمل بافی

22- نوار بافی (پن بافی ، مداخله بافی ، کارت بافی ،

خوس بافی، وریس بافی و نوار بافی علی آباد کتول )

* پرده بافی

* حمام سری

* چپری

* عریض بافی

 

 

چاپهای سنتی :

 

1- قلمکار ( چاپ مهری و نقاشی )

2- کلاقه ای یا باتیک ( چاپ مهری یا نقاشی و دندانی )

 

سفال ، سرامیک و کاشی سنتی :

 

 

1- خرمهره سازی

2- سفال و سرامیک

3- کاشی مشبک

4- کاشی زرین فام

5- کاشی معرق

6- کاشی معقلی

7- کاشی مینایی

8- کاشی هفت رنگ

9- موزائیک کاشی

10- نقاشی روی سفال ( نقاشی روی لعاب ، نقاشی زیر لعاب )

 

صنایع دستی چرمی :

 

 

1- جلد سازی چرمی سنتی

2- سراجی سنتی

3- سوخت روی چرم

4- معرق چرم

5- نقاشی روی چرم

6- نقش اندازی ضربی روی چرم

* زین سازی

 

هنرهای دستی وابسته به معماری :

 

1- آهک بری ( ساروج بری )

2- گچبری

3- مقرنس کاری

 

صنایع دستی فلزی :


1- احجام فلزی سنتی

2- افزار فلزی (اسلحه سازی و ...)

3- جُنده کاری

4- چاقو سازی

5- چلنگری

6- حکاکی روی فلز بافته های داری و زیر اندازها :

1- پلاس بافی

2- زیلو بافی

3- قالی بافی (گل برجسته ، خرسک ،دورویه

نمکدان بافی و چنته )

1-3- گبه

4- انواع گلیم

1-4- گلیم (مسند ، دورو ،ساده)

2-4- گلیم گل برجسته

3-4- گلیم ورنی (سوزنی)

4-4- گلیم شیریکی پیچ

5-4- سفره کردی

6-4- مفرش

7-4- رند

* اجاق قراقی

* جل اسب

* خورجین بافی

* سرانداز بافی

* نمد مالی

 

پوشاک سنتی :

 

1- البسه محلی

2- بافتنی های سنتی (کلاه ، جوراب و ...)

3- برقع

4- پای پوشهای سنتی

1-4- آجیده دوزی، تخت کشی

2-4- گیوه چینی

3-4- رویه بافی گیوه

4-4- گیوه دوزی

5-4- گیوه بافی

6-4- چاروق دوزی

7-4- چموش دوزی

5- پوستین دوزی

6- چوقابافی (چوغابافی)

7- عروسک بافی

8- قلاب بافی

9- مجسمه های محلی (مومی )

7- دواتگری

8- زمودگری

9- زیور آلات سنتی

10- ضریح سازی

11- علامت سازی

12- قفل سازی

13- قلمزنی

14- کوفته گری (طلا کوبی روی فولاد و ... )

15- گرگور بافی

16- مسگری

17- مشبک فلز

18- ملیله سازی

19- مینای خانه بندی ( پنجره ای یا مشبک )

20- مینای مرصع

21- مینای نقاشی

22- ورشو سازی

 

 

صنایع دستی چوبی :

 

1- احجام چوبی سنتی (پیکر تراشی )

2- ارسی سازی

3- بامبو بافی

4- ترکه بافی (ارغوان بافی ، مروار بافی ، چم بافی )

5- چیق بافی

6- حصیر بافی (بوریا بافی، بادبزن بمپور )

7- خاتم کاری

8- خراطی

9- سازهای سنتی

10- سوخت روی چوب

11- قواره بری

12- کپو بافی

13- کنده کاری روی چوب

14- گره چینی

15- محرق چوب

16- مشبک کاری

17- معرق چوب

18- معرق منبت

19- منبت چوب

20- نازک کاری

21- نقاشی روی چوب

 

 

صنایع دستی دریائی :

 

1- صنایع دستی دریایی

2- نقاشی روی صدف

 

صنایع دستی سنگی :

 

1- احجام سنگی

2- تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی

3- حجاری سنتی (سنگتراشی )

4- حکاکی روی سنگ

5- خراطی سنگ

6- فیروزه کوبی

7- مرصع کاری

8- مشبک سنگ

9- معرق سنگ

10- موزائیک سنگ

 

صنایع دستی مستظرفه :


1- پاپیه ماشه

2- تذهیب

3- تشعیر

4- جلد سازی

5- صحافی سنتی

6- طراحی سنتی ( طراحی فرش و... )

7- قطاعی ( کاغذ و پارچه )

8- کاغذ سازی دستی

9- نقاشی سنتی دیواری

10- نقاشی سنتی روی استخوان

11- نقاشی قهوه خانه ای

12- نقاشی گل و مرغ

13- نقاشی لاکی

14- نگارگری ( نقاشی ایرانی ، مینیاتور )

 

رودوزیهای سنتی :


1- آجیده دوزی (لایه دوزی )

2- آئینه دوزی

3- بلیش دوزی (قزاق دوزی )

4- پته دوزی (سلسله دوزی )

5- پولک دوزی

6- پیله دوزی

 

آبگینه :

 

1- آئینه کاری

2- تراش شیشه

3- شیشه حرارت مستقیم

4- شیشه گری فوتی

5- معرق شیشه یا شیشه خانه بندی

6- نقاشی پشت شیشه

7- نقاشی روی شیشه

8- همجوشی شیشه

 

پیشه های سنتی وابسته به صنایع دستی :


1- ابریشم کشی

2- دباغی سنتی

3- رفو گری

4- رنگرزی گیاهی

5- گلابتون سازی

6- ملقمه فلز

7- نخ ریسی سنتی

 

 

7- تسمه دوزی .

8- تفرشی دوزی

9- چهل تکه دوزی (خاتمی دوزی ،لندره دوزی)

10- خوس دوزی .

11- دانه دوزی

12- ده یک دوزی (برجسته دوزی)

13- پریواردوزی

14- زرتشتی دوزی (گبردوزی )

15- زرک دوزی .

16- زغره دوزی .

17- ستاره دوزی .

18- سرافی دوزی.

19- سرمه دوزی .

20- سکمه دوزی (چشمه دوزی ،درویش دوزی ، ژوردوزی )

21- سکه دوزی (اشرفی دوزی)

22- سوزندوزی اصفهان (گلدوزی و گندمی دوزی )

23- سوزندوزی بلوچ

24- سوزندوزی سیستان (خامه دوزی ، سیاه دوزی و ابریشم دوزی)

25- سوزندوزی ترکمن (سیاه دوزی ترکمن )

26- شرابه دوزی (منگوله دوزی ،آویزه دوزی)

27- شمسه دوزی

28- صدف دوزی

29- قلابدوزی اصفهان

30- قلاب دوزی رشت

31 – قیطان دوزی (فتیله دوزی ،مغزی دوزی ، یراق دوزی )

32- کتیبه دوزی

33- کردی دوزی

34- کم دوزی (کمان دوزی ، کمه دوزی )

35- گلابتون دوزی (بادله دوزی )

36- لانه زنبور دوزی

37- مخمل دوزی

38- مرصع دوزی (سنگ دوزی)

39- مروارید دوزی

40- مضاعف دوزی

41- ملیله دوزی

42- ممقان دوزی

43- منجوق دوزی

44- نقده دوزی

45- نقش دوزی

46- نوار دوزی

 

منبع :  http://tac.org.ir/TacDetailsPage.asp?idn=28

 

گرداوری : فن و هنر ایران زمین


:: برچسب‌ها: تاریخ, صنایع دستی, صنایع چوب, فن و هنر ایران زمین