نام استان: قزوین (Qazvin)
مرکز استان: شهر قزوین
موقعیت جغرافیایی استان:
عرض جغرافیایی: 35 درجه و 24 دقیقه تا 36 درجه و 48 دقیقه شمالی
هنر گره چینی در استان قزوین
گرهچینی:
گرهچینی اجرای گرههای هندسی توسط چوب است.
گرهها تزئین معماری ایرانی هستند و بر اساس قاعده معینی که برای هریک وجود دارد، با استفاده از خطوط مستقیم شکل میگیرند و آلتهای گره را به وجود میآورند.
اجرای این هنر با مشخص کردن کلاف یا چارچوبی که قرار است درون آن هنرگرهچینی انجام گیرد، آغاز میشود.
چوب با توجه به طرح گره به صورت قطعه قطعه برش داده میشود و برای چفت کردن هر دو قطعه چوب به یکدیگر، بدون استفاده از چسب و میخ، از اتصالات کام و زبانه استفاده میشود.
از چفت شدن همه قطعات در کنار هم فضاهای خالی ایجاد میشود که کل گره را به صورت شبکه شبکه درمیآورد.
برای زیبایی بیشتر این فضاها با شیشههای رنگی یا آینه پر میشوند.
طول جغرافیایی: 48 درجه و 44 دقیقه تا 50 درجه و 51 دقیقه شرقی
موقعیت نسبی استان: واقع در حوضه مرکزی ایران
همسایگان استان:
شمال: استان گیلان
شرق: استان البرز
شمال شرق: استان مازندران
غرب: استان زنجان
جنوب: استانهای مرکزی و همدان
مساحت استان: 15805 کیلومتر مربع
تعداد شهرستانها: 5
نام شهرستانها: آبیک، البرز، بوئین زهرا، تاکستان و قزوین
جمعیت استان: 1201565 نفر
فاصله مرکز استان تا تهران: 150 کیلومتر
وجه تسمیه استان قزوین
قزوین را در نوشتههای قدیمی اروپا، شهر باستانی «اَرساس» یا «ارساسیا» و در تاریخ یونان به نام «راژیا» و در زمان اشکانیان به نام مؤسس آن، «اُردپا» خواندهاند. بعضی از مورخین به دلیل آن که قوم «کاسیت» از مجاورت دریای مازندران به سمت این دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومی اختلاط نمودهاند، به این منطقه نام «کاسپین» نهادند.
منطقه کاسپین از روزگاران پیشین، سرزمینی آباد و پرجمعیت بود و در زمان ساسانیان رونقی دیگر یافت و با بنای شهرستان شاپوری که آن را «شاذشاپور» نیز میخواندند، چهرهای متفاوت پیدا کرد و به خاطر موقعیت ویژهاش، پذیرای نظامیان و جنگاوران سلحشور شد و از قلعه و برج و بارویی مستحکم برخوردار گشت. البته در زمان ساسانیان این منطقه به نام «کشوین» نیز خوانده میشد یعنی «سرزمینی که نباید از آن غافل شد». برخی نیز آن را «قسوین» یا شهری که مردمی پرصلابت و استوار دارد نامیدهاند. روند شهرسازی و گسترش مناطق مسکونی در قزوین پس از ورود اسلام به این سرزمین در سال 24 هجری قمری، شتابی دوچندان گرفت و در مدتی کوتاه به عنوان «باب الجنة» یا «دروازه بهشت» نامیده شد.
عوارض جغرافیایی استان قزوین
استان قزوین در دامنه جنوبی رشته کوه البرز واقع شده است. ارتفاعات رشته کوه البرز در جهت شمال شرقی- شمال غربی به صورت پراکنده قزوین را از سایر استانهای همسایه جدا میکنند. سیاهلان و الموت دو قله از قلههای معروف کوهستانهای بخش غربی البرز میباشند. به طور کلی مناطق کوهستانی استان قزوین در نواحی شمالی و غربی استان واقع شدهاند و دهستانهای الموت، رودبار و قسمتی از کوهپایه اقبال پشگل دره را دربر میگیرند. در جنوب و جنوب شرقی استان قزوین دشت پهناور قزوین واقع شده است. مرتفعترین نقاط استان قزوین قله سیالان و قله شاه البرز میباشند و کمترین نقطه استان در منطقه طارم سفلی و کنارههای دریاچه سد سفیدرود با ارتفاع 300 متر از سطح دریا واقع شده است.
کوههای استان قزوین
ارتفاعات شمال استان قزوین دارای بیش از 4000 متر ارتفاع میباشند.
کوههای مهم این استان عبارتند از:
سیالان، شاه البرز، خشچال، سفیدکوه، شجاعالدین، اله تره، رامند، آق داغ، خرقان، ساری داغ، سلطان پیر، سیاه کوه و ... .
کوه شاه البرز:
شاه البرز رشته کوه و قلهای در البرز بوده که ارتفاع آن نزدیک به 4200 متر میباشد. این رشته کوه مرز طبیعی استانهای تهران و قزوین را تشکیل میدهد و دامنه جنوبی آن به دره طالقان از استان تهران و دامنه شمالی آن به دره الموت از استان قزوین مشرف است.
کوه سیالان (سیاه لان):
کوه سیالان در مرز استانهای مازندران و قزوین واقع شده است. قله سیالان دارای 4190 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این کوه از جنوب به منطقه رودبار الموت در استان قزوین، از شمال و شمال غربی به دره دو هزار و دامنههای شمال شرقی آن به دره سه هزار در شهرستان تنکابن در مازندران مشرف است.
کوه رامند:
کوههای رامند در واقع چند رشته موازی هم میباشند که از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد دارند و بزرگترین قله این کوه، رامند نام دارد. این کوه در جنوب شرقی بوئین زهرا قرار دارند. این ارتفاعات در قسمت جنوب غربی با کوههای خرقان و درگزین استان همدان پیوند دارند. در یک سوی قله رامند، تپه اشتره جین واقع شده است که در بالای آن چشمهای قرار دارد و منسوب به حضرت علی (ع) میباشد و مردم همه ساله برای زیارت به کوه رامند رفته و پس از چند روز اقامت و قربانی کردن گوسفند به شهر خود باز میگردند.
کوه آوان:
کوه آوان در خطالرأس رشته کوه البرز و در شمال بخش رودبار شهرستان قزوین، با ارتفاع 3750 متر واقع شده است که به خشتهچال نیز معروف است. خطالرأس این کوه در جهت شمال غربی- جنوب شرقی است و قسمتی از مرز طبیعی شهرستان قزوین و تنکابن به شمار میرود. در دامنه این کوه دریاچه زیبای آوان (اُوان) قرار دارد.
کوه الموت:
کوه الموت در شمال قزوین واقع شده است و از جانب شمال به نواحی کوهستانی مازندران و تنکابن و از شرق و جنوب به طالقان و از غرب به رودبار منتهی میشود. برخی از سرچشمههای شاهرود، یعنی طالقانرود و اندجرود از این کوه سرچشمه میگیرند. از مرتفعترین قلههای آن میتوان به تخت سلیمان با ارتفاع 4400 متر اشاره کرد.
از دیگر کوههای استان قزوین میتوان به کوههای کیجگین با ارتفاع 3500 متر و سفیدکوه با ارتفاع 2300 متر در شمال غرب استان در منطقه طارم سفلی و کنارههای دریاچه سفید اشاره کرد.
غارهای استان قزوین
غار قلعه کرد:
این غار در 140 کیلومتری جنوب غربی شهر قزوین در روستای قلعه کرد در ارتفاع 2064 متری از سطح دریا واقع شده است. دهانه این غار به شکل نیم دایره و به سمت جنوب شرقی است و ارتفاع آن حدود 8 متر و عرض آن 9 متر است. این غار با یک راهرو به دهانه چاهی که عمود بر دهلیز اصلی است، منتهی میشود و پس از عبور از ورودی این چاه، به فضایی که دارای ستونهای قطور استالاکتیت و استالاگمیت در رنگهای مختلف است، میرسد. تالار اصلی غار به دهلیزها و شاخههای فرعی منتهی میشود که خود شاهکاری از طبیعت است و آویزههای آهکی بعضی از قسمتهای آن از سقف تا کف غار کشیده شده است. در کف غار نیز حوزههای کوچک آبی تشکیل شده و سنگهای سفید آهکی زیبای آن، توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. قدمت این غار به دوره الیگومیوسن و دوران سوم زمینشناسی میرسد که تا چهل میلیون سال پیش تخمین زده میشود. بر روی دیوارههای این غار نقاشیهای دیواری دیده میشود که نشاندهنده این مطلب است که این غار در گذشته محل زندگی انسانهای اولیه بوده است.
غار ولی:
این غار در 5 کیلومتری جنوب غربی روستای گشنه رود از بخش رودبارشهرستان و در ارتفاع 1620 متری از سطح دریا قرار دارد. این غار از نوع مرطوب بوده و دهانه آن رو به شمال و طول آن حدود 2 متر و عرض آن نیم متر است. این غار دارای یک تالار اصلی و چند تالار فرعی به مساحت حدود 100 متر و ارتفاع 20 متر میباشد. هوای داخل غار سرد و ساکن است و در منطقه نسبتاً نیمه معتدل و سرد کوهستانی با پوشش گیاهی درختان ارس واقع شده است. متأسفانه استالاکتیتها و استالاگمیتهای بسیار زیبا و حجیم آن به دلیل در دسترس بودن، دستخوش تخریب سودجویان قرار گرفته و چکیدهها و چکندههای فراوانی توسط غارتگران شکسته و به یغما رفته است. این غار حدود 250 میلیون سال قبل بر اثر انحلال سنگهای آهکی سازند روته تشکیل شده و متعلق به دوره پرمین و اواخر دوران زمینشناسی است و ظاهراً محل سکونت انسانهای اولیه بوده است.
غار یخی انگول:
این غار در 3 کیلومتری شمال روستای دینک در بخش کوهین شهرستان قزوین قرار دارد و ارتفاع آن 1972 متر از سطح دریا میباشد. دسترسی به غار تا حدودی مشکل و ورود به آن به دلیل شیب تند و طبقات مختلف، بسیار سخت است. وجود یخهای فراوان در دیوارهها و کف غار، موجب سرمای شدید هوای درون آن شده است. در اثر لغزش سنگهای دولومیتی، بخش غربی قلعه کوه انگول به وجود آمده است بنابراین این غار از دسته غارهای انحلالی نیست. سن این غار بعد از تریاس و مربوط به دوران دوم زمینشناسی بوده و تحت تأثیر فعالیت و حرکات تکتونیکی منظم ایجاد شده است.
غار عباسآباد:
این غار در 84 کیلومتری قزوین به همدان (بخش آوج) و در ارتفاع 1600 متری از سطح دریا قرار دارد. این غار 180 متر طول و یک تالار بزرگ دارد که به پرتگاهها، چاهها و دهلیزهای متعددی منتهی میشود. این غار در گذشته مکانی برای زندگی انسانهای اولیه بوده است.
غار شمس کلایه:
این غار در بخش رودبارشهرستان در شهرستان قزوین قرار دارد که بسیار تو در تو بوده و دارای آثار ساختمانی است. هوای درون غار بسیار سرد بوده و از دیوارههای آن آب میچکد. پیمایش این غار بدون تجهیزات لازم از جمله طناب و نردبان تقریباً غیرممکن است.
غار سفیدآب:
این غار در 4 کیلومتری روستای سفیدآب و در دل کوه سفید چشمه قرار دارد و ارتفاع تقریبی آن از سطح دریا 2400 متر است. این غار به دلیل وجود آب بسیار، دهلیزهای عمودی فراوان (که فرود بعضی چاهروهای آن به عمق 50 متر میرسد)، استالاکتیت و استالاگمیتهای جوان و بافت گل کلمی در سطوح مختلف آن، مورد توجه غارنوردان و افراد ماجراجو است. زمینشناسان بر اساس سنگهای آهکی- رسی مربوط به سازند روته، سن غار سفیدآب را بین 250 تا 290 میلیون سال تخمین زدهاند. خفاش یکی از جانورانی است که در این غار زندگی میکند.
غار حاجتخانه:
در فاصله 79 کیلومتری از شهر قزوین در بخش رودبارشهرستان، در دامنه یکی از کوههای نزدیک روستای آکوجان به نام بزادشت از ناحیه رشکین پره، غاری قرار دارد که حاجتخانه خوانده میشود. مردم محل شبهای جمعه به این غار میروند و به عبادت میپردازند. سنگهای بدنه داخل غار تماماً صیقلی شده و بر روی آنها نقوشی کندهکاری شده است.
غار آق قایا:
این غار در 8 کیلومتری جنوب آوج در روستای سطان بلاغ و در نزدیکی غار سلطان بلاغ واقع شده است.
غار چهل دختر و غار سلطان بلاغ از دیگر غارهای استان قزوین به شمار میروند.
رودخانههای استان قزوین
رودخانههای استان قزوین در دو حوزه آبریز شمالی (سفیدرود) و جنوبی (رود شور) جریان دارند.
رودخانههای مهم طالقانرود و الموترود که به سفیدرود میریزند در منطقه شیرکوه به هم پیوسته و رود پرآب شاهرود را تشکیل میدهند که پس از طی مسیر حدود 110 کیلومتر، به رودخانه قزل اوزن ملحق شده و دریاچه سفیدرود را تشکیل میدهد.
مجموع طول رودخانههای اصلی و فرعی حوزه شاهرود در محدوده استان قزوین حدود 990 کیلومتر میباشد. رودخانههای خر رود، ابهر رود، حاجی عرب و رودخانههای شمال قزوین که از دامنههای جنوبی البرز سرچشمه میگیرند، به رودخانه کردان ملحق شده و رود شور را تشکیل میدهند که در نهایت به دریاچه نمک تخلیه میگردد. مجموع طول رودخانههای دشت قزوین (رودخانههای شمالی، غربی و جنوبی) حدوداً 580 کیلومتر میباشد.
طول رودخانه خر رود و سرشاخههای آن در محدوده استان قزوین حدود 836 کیلومتر و رودخانه ابهر رود و سرشاخههای آن در محدوده استان قزوین دارای طول 230 کیلومتر میباشد. همچنین طول رودخانههای حوضه حاجی عرب در محدوده استان قزوین حدود 142 کیلومتر است. به طور کلی مجموع طول رودخانههای جاری در استان قزوین حدوداً 2780 کیلومتر میباشد.
رودخانه خر رود:
این رودخانه یکی از بزرگترین سرشاخههای رود شور و دومین رودخانه استان از نظر حجم آورد و بزرگی حوزه میباشد. این رودخانه از کوههای گویقزای و ارتفاعات قیدار در 60 کیلومتری جنوب زنجان و منطقه آوج سرچشمه میگیرد. قسمت مهم آبگیرهای آن کوههای خرقان است. شاخههای متعدد این رودخانه در دهکده علیآباد واقع در 16 کیلومتری جنوب شرقی قیدار به هم پیوسته و این رودخانه را تشکیل میدهند.
این رودخانه در بالادست دارای سه شاخه اصلی به این شرح میباشد:
1- سرشاخه اولیه خر رود که از منطقه قیدار سرچشمه میگیرد. غالباً سرشاخه خر رود تا شهر آبگرم با عنوان آبگرم چای شناخته میشود و از پاییندست شهر آبگرم و پس از دریافت سرشاخههای اصلی دیگر با عنوان شاخه اصلی خر رود (خر رود اصلی) جریان مییابد.
2- آوج چای که از منطقه آوج سرچشمه میگیرد.
3- کلنجین چای که از منطقه خرقان شرقی سرچشمه میگیرد.
سرشاخههای رودخانههای کلنجین چای، آوج چای و سرشاخه اصلی خر رود (آبگرم چای تا محل شهر آبگرم)، در محل شهر آبگرم به هم متصل شده و شاخه اصلی خر رود، تشکیل میگردد.
رودخانه ابهر رود:
رودخانه ابهر رود از شاخههای مهم و اولیه رودخانه شور میباشد که در شهرستان زنجان قرار دارد و یکی از سه رودخانه مهم استان زنجان است. این رودخانه از قسمت شرقی ارتفاعات جهان داغ که دارای 2380 متر ارتفاع بوده و در غرب و جنوب ابهر و سلطانیه قرار دارد، سرچشمه میگیرد. پس از تلاقی با خر رود، به نام رود شور نامیده شده و بلوک ابهر- قزوین را مشروب و همراه رودخانه شور به دریاچه نمک میریزد. این رودخانه در محدوده ورود به استان دارای حوزهای به مساحت حدود 1930 کیلومتر مربع و در داخل استان محدوده سه راهی شامی شاپ، دارای حوضهای به مساحت 2530 کیلومتر مربع میباشد.
رودخانه حاجی عرب:
این رودخانه جزو رودخانههای جنوبی دشت قزوین بوده و از ارتفاعات کوه زیارت بلغی به ارتفاع 2600 متر سرچشمه میگیرد. مسیر جریان آن عموماً از جنوب به شمال میباشد. رود حاجی عرب دارای دو شاخه اصلی به نام نصرتآباد و چناقچی میباشد. آب این رودخانه پس از مشروب نمودن اراضی کشاورزی و باغهای اطراف، وارد دشت قزوین شده و نهایتاً به منطقه شورهزار مرکزی دشت قزوین میرسد. رودخانه حاجی عرب دارای سرشاخههای متعددی میباشد. بزرگترین آنها تیره رود نام دارد و 23 کیلومتر طول دارد. از جمله این سرشاخهها میتوان آقچهدام، سومینک، صادقآباد، دانک و چلمبر را نام برد. این رودخانه پس از عبور از مناطق کشاورزی یریجان، رستمآباد، رحمتآباد، رودک و سگزآباد، وارد دشت شده و مسیر خود را به طرف مناطق شرقی دشت تغییر میدهد.
شاخه اصلی شاهرود:
حوزه آبریز رودخانه شاهرود در قسمت جنوب و جنوب غربی کوههای البرز و شمال و شمال شرقی دشت قزوین قرار دارد. فاصله بین حدّ شرقی و غربی آن حدود 160 کیلومتر و عرض آن نزدیک به 25 کیلومتر میباشد. شاهرود از کوههای طالقان، علمکوه، تخت سلیمان و رشته ارتفاعات البرز مرکزی سرچشمه گرفته و از نظر خصوصیات آب و هوایی، رژیم بارندگی، نظام هیدرولوژیک و سایر مشخصههای هیدرولوژیک در زمره رودخانههای کوهستانی قرار دارد. رودخانه شاهرود در واقع مهمترین و پرآبترین رودخانه استان قزوین است. رودخانههای الموترود و طالقانرود، در محل روستای شیرکوه به هم پیوسته و تشکیل رودخانه شاهرود را میدهند. در ادامه مسیر تا محل اتصال آن به رودخانه قزل اوزن در محل سد منجیل، حدود 35 شاخه فرعی نیز به آن اضافه میگردد.
سایر رودخانههای دشت قزوین دارای حوضههای آبریز نسبتاً کوچکی هستند که در شمال، غرب و جنوب دشت قزوین جریان دارند. این رودخانهها به شاخهها و رودخانههای اصلی که در بالا به آنها اشاره شد، منتهی نمیشوند بلکه هر کدام به صورت جداگانه پس از طی مسافتی در دشت قزوین امحاء شده و در نهایت به رود شور میریزند. عمده این رودخانهها در شمال دشت قزوین (حدود 32 حوضه کوچک) وجود دارند و به عنوان رودخانههای شمالی دشت قزوین شناخته میشوند. این رودخانهها دارای جریانهای دائمی و فصلی میباشند.
دریاچههای استان قزوین
دریاچه اوان:
بزرگترین و زیباترین دریاچه در استان قزوین؛ دریاچه «اوان» نام دارد که به فاصله 75 کیلومتری شهر قزوین در جاده قزوین- معلم کلایه قرار گرفته است.
این دریاچه با مساحتی کمتر از 6 هکتار، دارای آب شیرین است. حداکثر طول آن 325 متر و عرض آن 275 متر و عمق آن از 1 تا 20 متر در نوسان است. آب دریاچه از طریق چشمههای کف دریاچه و نزولات آسمانی تأمین میشود و جوشش دائمی آن باعث صافی و زلالی آب دریاچه شده است.
از سرریز آب دریاچه، رود کوچکی تشکیل میشود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای «کوشک» و «آیین» است. در تابستان این دریاچه محل ماهیگیری، آبتنی و قایقسواری و در پاییز، زیستگاه پرندگان مهاجر مانند قو، غاز، مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و یخ زدن سطح آن قابل اسکی است.
دریاچه دریابک:
چشمه و مجموعه تفریحی دریابک (دریاوک یا دلاوک) در روستای باستانی پرسپانج (پرسبانا) واقع شده است. این روستا از قدیمیترین مناطق زیبای بخش آوج شهرستان بوئین زهرا میباشد. این روستا دارای آب و هوای سرد کوهستانی میباشد که تابستانها، خنک و زمستانها، سرد و پوشیده از برف میباشد.
آبشارهای استان قزوین
آبشار گرمارود:
آبشار گرمارود یکی از زیباییهای طبیعی منطقه الموت میباشد که در 40 کیلومتری شرق معلم کلایه واقع شده است. آبشار زیبای گرمارود یکی از جلوههای منحصر به فرد این منطقه است که با ارتفاع حدود 150 متر در فصل بهار جریان مییابد. بخشی از این آبشار که به آن آشار زنگلان نیز میگویند پله مانند بوده و خود آبشارهای دیگری را تشکیل میدهد. اطراف این آبشار را دو صخره سخت و بزرگ احاطه کرده است.
مسیر دسترسی به این آبشار که بسیار ناهموار و سنگلاخی میباشد، در انتهای روستای گرمارود و در کنار دره عظیمی قرار دارد که میتوان آن را از فاصله دور دید. به گفته اهالی محل، زیبایی این آبشار در فصل زمستان دوچندان میشود و ستونی بلند از یخ بر روی صخرههای آن جلوهگری میکند. از پیامدهای وجود این آبشار، تقسیم محله گرمارود به دو بخش «این دست محله» و «آن دست محله» است.
آبشار ایل چوپان:
این آبشار زیبا و گمنام در نزدیکی روستای ایل چوپان در 62 کیلومتری شمال غرب شهرستان قزوین واقع شده است و جلوه بسیار زیبا و جذابی دارد. روستای ایل چوپان یکی از مناطق بسیار زیبا و ناشناخته استان قزوین میباشد که مسیر دسترسی به آن از ضلع غربی جاده قزوین به رشت (در نزدیکی سقزچین و بعد از پل رودخانه ملاعلی) جدا شده و با عبور از روستاهای اسطلک، شاهخانی و زهآباد، به این منطقه دیدنی خواهد رسید. رودخانه پاچی یکی از عوامل مؤثر بر اقلیم این منطقه است که پس از گذر از میان طبیعتی بکر و دست نخورده، سرانجام به دریاچه سد سفیدرود ملحق میشود.
آبشار دومانچال:
آبشار زیبای دومانچال در شمال شرقی روستای رزجرد در فاصله 25 کیلومتری جاده قزوین به الموت قرار گرفته است. پس از عبور از روستا به سمت گردنه الموت، میباید در اولین مسیر خاکی در سمت راست وارد شد و پس طی مسیری در حدود سه ساعت و به صورت پیاده، دره آبشار رؤیت خواهد شد. این منطقه دارای زیبایی و لطافت فراوان میباشد. در پایین دره و اطراف آبشار، گونههای گیاهی متنوعی همچون بید، سرو کوهی، تمشک، گون، خاکشیر، سرخس، پونه و بادام وحشی میرویند. متأسفانه این آبشار زیبا و طبیعت اطراف آن در معرض خطر نابودی و تخریب قرار دارد.
آبشار ویار و پیچبن واقع در رودبار شهرستان و آبشار منصور واقع در شهرستان آوج از دیگر آبشارهای استان قزوین میباشند.
چشمههای استان قزوین
دشت قزوین به دلیل شیب کم، بالا بودن قابلیت نفوذ خاکهای آن، وجود کوههای نسبتاً مرطوب در اطراف آن و ...، از نظر آبهای زیرزمینی نسبتاً غنی است به طوری که برآورد سالانه نشان میدهد، بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سفرههای زیرزمینی حوضه دشت قزوین نفوذ میکند. اما توزیع نامناسب جمعیت به ویژه در مراکز شهری، شرایط متفاوت آب و هوایی در سطح استان و وجود روشهای نامناسب در مصرف آب، مشکلاتی را در زمینه منابع آب به وجود آورده است.
چشمه آبگرم یله گنبد:
روستای یله گنبد از توابع بخش کوهین شهرستان قزوین، در فاصله 10 کیلومتری جاده قزوین- رشت واقع است. چشمه یله گنبد در 15 کیلومتری شمال این روستا قرار دارد و راه دسترسی به آن سخت و کوهستانی است. این چشمه در کف درهای که از آن رودخانه کوچکی عبور میکند و به رودخانه شاهرود میریزد، از دل زمین بیرون میآید. آب چشمه معدنی یله گنبد از دسته آبهای معدنی بیکربناته کلسیک آهن و گازدار خیلی گرم است. استحمام در این آب به دلیل وجود گاز کربنیک و گرمای آن، تسکیندهنده و ضد درد است. ظاهراً این آب در درمان بیماریهای عصبی، مفصلی و رماتیسم مؤثر است و آشامیدن آن نیز در عملکرد دستگاه گوارش، کبد و مجاری صفرا و بیماریهای معدهای و رودهای و نیز بیماریهای تغذیهای مؤثر میباشد.
چشمه آبگرم خرقان (ارشیا):
این چشمه در کیلومتر 95 جاده قزوین– همدان قرار دارد. آب معدنیهای خرقان، پس از مصرف به رودخانه ابهررود که از این منطقه عبور میکند، میریزد. آبهای چشمه خرقان از دسته آبهای کلرور سدیک و بیکربناته کلسیک گرم با اسید و سیلیس است. آب این چشمه در درمان دردهای عصبی، سیاتیک و رماتیسم مؤثر است. در عفونتهای مجاری تنفسی، تورم گلو و حلق و برونشیت مزمن به صورت استنشاق بخار و دوش بینی مؤثر است.
چشمههای آب معدنی گرمارود:
روستای گرمارود در 40 کیلومتری شرق معلم کلایه، دارای چشمههای آب معدنی متعددی میباشد. آب معدنی پشت آسیاب، آب معدنی دینه رود و آب معدنی اواتر از آن جملهاند که در این میان، آب معدنی اواتر از شهرت بیشتری برخوردار است. این آب معدنی به گرآب یا گراو نیز شهرت دارد. تجربه نشان داده است که مصرف از آب این چشمه، برای رفع بیماریهای پوستی بسیار مؤثر است.
چشمههای آب معدنی آب ترش و آب لرزان:
در فاصله 45 کیلومتری جاده قزوین- رشت دو چشمه با نامهای آب ترش و آب لرزان وجود دارد که به فاصله چندصد متری از یکدیگر قرار دارند. این دو چشمه به دلیل خواص درمانی خود، همواره مورد توجه مردم منطقه بودهاند. علیرغم قابلیتهای فراوان این منطقه، به دلیل عدم دسترسی آسان، این دو چشمه آن گونه که باید شناخته نشدهاند.
چشمههای آب معدنی سلطان بلاغ، آبگرم کشآباد، هفت چشمه زوارک، هفت چشمه آوج، کسن بقین و اسمبرد، از دیگر چشمههای استان قزوین میباشند.
ویژگیهای اقلیمی استان قزوین
ساختار توپوگرافیکی متفاوت، شرایط اقلیمی مختلفی را در پهنه جغرافیایی استان به وجود آورده است که با نوسان آشکاری همراه است.
این گوناگونی برحسب عوامل و عناصر متأثر در شرایط آب و هوایی، چهار محدوده جغرافیایی را در سطح استان قزوین به وجود آورده است.
- آب و هوای سرد کوهستانی در نواحی شمالی و ارتفاعات جنوب غربی. این ناحیه، زمستانهاى سرد و پربرف و تابستانهاى معتدل دارد.
- آب و هوای معتدل کوهپایهها و دامنهها
- آب و هوای نسبتاً خشک تا نیمه خشک در نواحی مرکزی دشت قزوین و بویین زهرا. نواحى دشتى استان قزوین داراى زمستانهاى سرد و تابستانهاى گرم و خشک است.
- آب و هوای مرطوب گرمسیری در بخشهایی از طارم و دره شاهرود
میزان بارش با توجه به شرایط توپوگرافیکی، متغیر است به نحوی که مناطق کوهستانی نسبت به پایکوهها و اراضی واقع در دشت، از بارش بیشتری برخوردارند.
میانگین بارش سالانه در استان قزوین از 210 میلیمتر در بخشهای شرقی تا بیش از 550 میلیمتر در ارتفاعات شمال شرقی متغیر است. پربارانترین نقاط استان دامنههای شمال شرقی در منطقه الموت، مناطق مرتفع شمال شهرستان قزوین و ارتفاعات جنوب غربی استان (آوج) میباشند. خشکترین مناطق استان از سمت جنوب شرق استان و مناطق بیابانی بویین زهرا شروع شده و تا بخشهای جنوبی شهرستان تاکستان امتداد مییابد. در مناطق شمال غربی استان نیز روند کاهش بارش به واسطه کاهش ارتفاع مشهود است. بارانیترین ماه سال فروردین و خشکترین ماه سال تیر میباشد. نفوذ و تأثیر تودههای هوای باراننزا به استان قزوین حاکی از آن است که میانگین رطوبت نسبی و توزیع آن در استان قزوین از شرایط مناسبی برخوردار است و حتی در ماههای گرم تابستان آن چنان نیست که منطقه را دچار محدودیتهای زیست اقلیمی، گردشگری و کشاورزی نماید. میانگین رطوبت نسبی در طول ماههای زمستان به بالاترین مقدار ممکن رسیده و سیر کاهش تدریجی آن به سمت ماههای بهار و تابستان ادامه یافته و در ماههای فصل تابستان به پایینترین مقدار خود میرسد و در واقع خشکترین ماههای سال را شامل میشوند. میانگین دماى سالانه استان قزوین 13/2 درجه سانتىگراد است.
بادهای استان قزوین
دو جریان عمده باد گرم و باد سرد در استان قزوین وجود دارد.
جریان باد گرم یا باد شره از جنوب و جنوب شرق از کویر قم به داخل دشت قزوین و تقریباً در تمام طول سال میوزد. این باد از اواسط بهار تا اواخر تابستان موجب افزایش درجه حرارت، تبخیر و کاهش رطوبت شده و شدت بیشتری میگیرد. متوسط سرعت این باد 4 متر بر ثانیه میباشد.
باد سرد یا باد مه از شمال و شمال غرب از گردنه منجیل وارد منطقه قاقازان و کهک در تاکستان شده و به صورت قیفی شکل دشت قزوین را فرا میگیرد. این توده هوا در اثر نفوذ سیستمهای پرفشار ایجاد میشود و باعث افزایش سردی و رطوبت هوا میشود.
پوشش گیاهی استان قزوین
پوشش گیاهى استان قزوین برحسب تفاوت در نوع آب و هوا، خاک، ناهموارى و منابع آب، در نقاط مختلف، متفاوت و متنوع میباشد. با توجه به مساحت استان که کمتر از 1% مساحت کشور را شامل میشود، تاکنون بیش از 1400 گونه گیاهی در این استان شناسایی شده است که 250 گونه آن را گونههای دارویی و معطر تشکیل میدهند. منطقه الموت استان قزوین در زمان حکومت حسن صباح به عنوان سرزمین پرورش و جمعآوری گیاهان دارویی از شهرت جهانی برخوردار بوده است. وجود مناطق مرتفع به صورت تیغههای صخرهای یا تپههای بلند و درجه حرارت پایینتر نسبت به مناطق همجوار و میزان بارندگی بیشتر، از خصوصیات بارز منطقه الموت میباشد و پوشش گیاهی آن شامل علفزارها و بوتهزارها است. بخش اعظم مناطق مرکزی استان قزوین که بین محدوده ارتفاعات شمالی و ارتفاعات جنوبی استان کشیده شده است، جزو اکوسیستمهای استپی میباشند. در این مناطق میزان بارندگی نسبتاً کم بوده و در فصل زمستان یخبندان رخ میدهد. پوشش گیاهی این منطقه از گیاهان کوتاه و اکثراً از گونههای بالشوش نظیر درمنه و گون تشکیل شده است. بخش کوچکی از شرق استان قزوین میان دو شهرستان آبیک و بویین زهرا، دارای اکوسیستم نیمه بیابانی و تا حدی بیابانی است. این منطقه شرایط خاص مناطق بیابانی، کویر و شنزارهای مرکزی ایران را دارا نمیباشد ولی میتوان گفت این اکوسیستم، حاشیه بیابانها و شورهزارهای قم و کویر مرکزی ایران است.
در استان قزوین پوشش گیاهی جنگلى نیز وجود دارد اما جنگلهای این استان انبوه و فشرده نبوده و در ارتفاعات 2 تا 3 هزار مترى بخش الموت و طارم سفلى، درختان پراکنده و نامنظم روئیده است که این درختان بیشتر شامل ارش، زالزالک، گردوى وحشى، آلوی جنگلى، بادام کوهى و پسته وحشى مىباشند.
از جمله گیاهان بوتهای و خودرو که در این استان میرویند عبارتند از ریش بز (اِفِدرا)، آویشن، رازیانه، مرزه، بومادران، گل گاوزبان، آویشن دنایی، بادرنجبویه، نِپِتا، زرشک، گزنه، زیره سیاه، کام (سنجد تلخ)، زیره سبز، زرین گیاه، کور و کاسنی
پوشش جانوری استان قزوین
همان گونه که پوشش گیاهى استان قزوین برحسب تفاوت در نوع آب و هوا، خاک، ناهموارى و منابع آب، در نقاط مختلف تفاوت مییابد، حیات جانوری نیز دستخوش تنوع و گوناگونی میشود.
در مناطق کوهستانی استان قزوین که پوشیده از علفزار و بوتهزار میباشد، گونههای مختلفی از جانوران همچون کل و بز کوهی (نژاد وحشی بزهای اهلی)، گراز، پلنگ، خرس قهوهای، خرگوش، خارپشت، جوجه تیغی، روباه، سیاه گوش، شغال، عقاب، هما، کبک، کبک دَری، تیهو، کبوترسانان، لاشخور، گنجشکسانان (سهره، بلبل و ...) زندگی میکنند.
مناطق مرکزی استان قزوین با برخورداری از پوشش گیاهی مناطق استپی، زیستگاه آهو، قوچ و میش و گوسفند وحشی (استان قزوین شرقیترین زیستگاه این جاندار محسوب میشود) میباشد. این جانوران داراری پاهای قوی و بلند میباشند زیرا به دلیل رویش گیاهان کوتاه در این منطقه، این جانوران جایی برای پنهان شدن یا کمین ندارند بنابراین بسیار لازم است که بتوانند با سرعت زیاد بدوند. این جانوران که در دهههای گذشته جمعیت بیشتری داشتهاند، در حال حاضر در نواحی غربی استان متمرکز میباشند.
در بخش کوچکی از شرق استان قزوین میان دو شهرستان آبیک و بویین زهرا که دارای اکوسیستم نیمه بیابانی و تا حدی بیابانی میباشد، پستانداران دوپا با جثه کوچک زندگی میکنند که توانایی بالایی در حفر زمین دارند و بیشتر در شب فعال میباشند. هوبره که یکی از پرندگان کمیاب در ایران میباشد، در این منطقه زندگی میکند.
مناطق حفاظت شده استان قزوین
منطقه حفاظت شده الموت: این منطقه از نظر تنوع حیات وحش و غنای ساختارهای طبیعی در استان قزوین و نیز در کشور، منحصر به فرد است. منطقه الموت به دلیل کوهستانی بودن و ویژگیهای خاص خود، گونههای مختلفی از حیات وحش مانند کل و بز کوهی، گراز، پلنگ، خرس قهوهای، خرگوش، جوجه تیغی، روباه، شغال و انواع پرندگان چون عقاب، هما، کبک، کبک دَری، تیهو، کبوترسانان، لاشخور، گنجشکسانان (سهره، بلبل) و ... را در خود جای داده است.
منطقه حفاظت شده باشگُل:
منطقه حفاظت شده باشگل با مساحت 26000 هکتار در 8 کیلومتری شمال غرب شهرستان تاکستان، در محدوده دهستان قاقازان بخش ضیاءآباد قرار دارد. این منطقه تپه ماهوری، کم ارتفاع است و از دشت شروع شده و به تدریج به طرف شمال و غرب، ارتفاع آن افزایش مییابد. در پستترین نقطه یعنی نواحی دشتی، ارتفاع آن 1000 متر بالاتر از سطح دریا است و در بلندترین نقطه که قله کوه پانچال در شمال این منطقه است، حدود 2128 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. مهمترین کوهها و ارتفاعات این منطقه «آق داغ»، «کوه سفید»، «کوه قزقلعه»، «کوه چهل قز»، «قازان داغ» و «کوه قره داش» است. از مهمترین مناطق دشتی آن نیز میتوان به دشت «قره باغ»، «سیچانلو»، «حسینآباد» و «قاسمآباد» اشاره کرد. منطقه باشگل از نظر پوشش گیاهی جزو گروه ایرانی– تورانی است و شامل گونههای مختلف، به ویژه گونههایی از جنس گـون، سرپوشک، پیاز، اسپرس (گیاهی است با ساقهای به ارتفاع 30 تا 60 سانتیمتر و برگهایش جفت جفت و دراز و نوک تیزند. گلهایش صورتی کمرنگ و میوه آن محتوی یک تخم است)، گل گندم، ورک، جو وحشی، خارشتر، تلخ بیان، شیرین بیان و ... است.
منطقه باشگل با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی دارای زیستگاههای متفاوتی است. قسمتهای جنوبی آن زیستگاه آهو و بقیه نقاط این تپه ماهور، زیستگاه قوچ و میش است. به دلیل خالی از سکنه بودن تعداد زیادی از روستاهای این منطقه، این ناحیه برای زیست حیات وحش بسیار مناسب بوده و علاوه بر آهو، قوچ و میش، جانوران دیگری چون گرگ، روباه معمولی، شغال، گراز، خرگوش دشتی و سنجاب زمینی نیز در آن زندگی میکنند.
دوبنای تاریخی و فرهنگی امامزاده هفت صندوق و قزقلعه در این منطقه قرار دارند.
منطقه حفاظت شده طارم سفلی:
این منطقه کوهستانی با وسعت تقریبی 47000 هکتار در شمال غربی استان قزوین و همجوار با استانهای گیلان و زنجان قرار دارد. مهمترین مسیر دستیابی به این منطقه جاده لوشان– سیردان است. متوسط بارندگی سالانه در این منطقه 250 میلیمتر و دمای متوسط سالانه آن حدود 15 تا 20 درجه سانتیگراد و رطوبت هوای آن بین 55 تا 65 درصد متغیر است. حداقل ارتفاع این منطقه 300 متر و حداکثر ارتفاع آن 2800 متر از سطح دریا است. پوشش گیاهی منطقه اغلب از خانواده گرامینه و بقولات (انواع گون، خارشتر و اسپرس) است. وجود درختان کهنسال با قدمت 900 سال مانند «سیردان»، از جمله ویژگیهای طبیعی این منطقه محسوب میشود. حیات وحش و تنوع جانوری در درهها و ارتفاعات این منطقه به لحاظ زیباشناسی، تحقیقاتی و آموزشی بسیار حائز اهمیت است.
منطقه حفاظت شده دانسفهان:
این منطقه با مساحت 27000 هکتار در غرب شهرستان بوئین زهرا در اراضی جنوب جاده بوئین زهرا- همدان تحت مدیریت زیست محیطی قرار دارد. این منطقه جهت حفظ جمعیت پرندگان منطقه و احیای گونههای منقرض شده آن، «منطقه حفاظت شده» اعلام شده است. در گذشته شکار بیرویه گونههای آهو، قوچ و میش در این منطقه، سبب انقراض این جانوران شده است. جمعیت پرندگان این منطقه در اثر مدیریت زیست محیطی افزایش یافته است. معضل توسعه کشاورزی و دامداری مهمترین مشکل برای ارتقای این منطقه است.
منطقه زرشک و کامان:
این منطقه در 20 کیلومتری شمال قزوین در آبگیری با وسعت تقریبی 10 الی 20 کیلومتر مربع با چشماندازهای زیبا و آب و هوای مناسب در دامنه کوه «کافر میدان» قرار دارد و مکانی برای گذراندن اوقات فراغت به شمار میرود. آبگیر بالایی که توسط مزارع و نیزارها محاصره شده، در فصل مناسب به پناهگاه پرندگان مهاجر تبدیل میشود و بر جذابیتهای آن میافزاید. خنکی هوا در تابستان و پوشش برف در زمستان و چشمهسارهای فراوان این مکان، از ویژگیهای این منطقه به شمار میآید.
ویژگیهای جمعیتی استان قزوین
بر اساس منابع تاریخی، دشت قزوین و مناطق شمال، جنوب و غرب آن جزو مکانهای مسکونی قوم «آمارد» بوده است که بعدها به محل سکونت مهاجران آریایی تبدیل شد و مردم دیلم نیز در آن مستقر شدند.
از این رو میتوان گفت مردم قزوین در اصل آریایی و از خاندان دیلم بودهاند که به واسطه اختلاط با آماردها، اعراب، ترکها و مغولها، تغییراتی در ویژگی نژاد، زبان و فرهنگ آنها پدید آمده است.
در شمال استان قزوین و جنوب استان گیلان در مناطقی شامل عمارلو و کلیشم و جیرنده و چندین پارچه آبادی دیگر و همچنین تعدادی از طوایف رشوند نزدیک به 800 خانوار در استان قزوین و شهرستان رودبارشهرستان و در حاشیه رودخانه شاهرود ساکن هستند که همگی آنها در سال 1007 هجری قمری در جریان مهاجرت تاریخی کردها به خراسان توسط شاه عباس صفوی، در این منطقه ساکن شدند که عمدتاً کرد کرمانج هستند و در حال حاضر نزدیک به 2000 خانوار میباشند و به زبان کردی تکلم میکنند. همچنین در حدود 200 خانوار کرد نیز در زمان رضا شاه از شهرستان ماکو به قزوین کوچانده شدند که آنها نیز کرمانج هستند.
سایر اقوام لک ساکن در قزوین مانند مافی، کاکاوند، غیاثوند، جلیلوند، بهتویی، باجلان، خواجهوند و مابقی اقوامی که در قزوین ساکن هستند، لک و چگینیها، لر میباشند که خاستگاه آنها عمدتاً از استان لرستان است مانند کاکاوندها (ازکاکاوند لرستان)، غیاثوندها (از کوهدشت لرستان)، چگینیها (از خرمآباد لرستان)، مافیها (از شیراز) و جلیلوندها (ار تویسرکان و نهاوند استان همدان) و ... که در حال حاضر در استان قزوین ساکن هستند.
حوزه جغرافیایی و پراکندگی لرها و لکهای این منطقه از غرب به استان تهران یعنی شهرستان ساوجبلاغ و هشتگرد، از شرق به شهرستان آببر و ابهر از توابع استان زنجان، از جنوب به شهرستان بوئین زهرا از توابع استان قزوین و از شمال نیز به منجیل و حاشیه رودخانه شاهرود که جزو استان گیلان است، محدود میباشد. این منطقه که به لرهای قزوین مشهور است، تنها این استان را شامل نمیشود بلکه لرهای این منطقه در استانهای تهران، قزوین، گیلان و زنجان پراکنده شدهاند اما بخش عمده آنها در حال حاضر در استان قزوین مخصوصاً شهر قزوین و روستاهای اطراف آن و همچنین شهرهای لوشان و منجیل از توابع استان گیلان، ساکن شدهاند.
از شهرهای دیگر میتوان به هشتگرد، ساوجبلاغ از شهرهای استان تهران، شهر آبیک مرکز شهرستان آبیک و شهرهای الوند، شهر صنعتی البرز، محمدیه، بیدستان از شهرهای شهرستان البرز و شهرهای اقبالیه، محمودآباد نمونه،کوهین ازتوابع شهرستان قزوین و همچنین شهر بویین زهرا مرکز شهرستان بویین زهرا که همگی از توابع استان قزوین میباشند، نام برد .این اقوام خوشبختانه پس از گذشت چند قرن، هنوز هم اصالت خود مانند زبان، پوشش و سایر شاخصههای فرهنگی خود را که از سرزمین اجدادیشان به این دیار آوردهاند، کماکان حفظ کردهاند.
استان قزوین، اصلیترین منطقه تاتنشین ایران به حساب میآید و بیشتر تاتها در شهرستان تاکستان سکونت دارند. کلمه «تات» در قدیمیترین سند یافته شده؛ در کتیبه «اروخون» مربوط به قرن 8 میلادی (2 هجری قمری) آمده است. رامبری اولین کسی بود که در این کتیبه متوجه کلمه «تات» شد. سپس تامسون «تات» موجود در کتیبه را معادل «خارجیها در کشور» دانست ولی او نتوانست به اصل و ریشه کلمه پی ببرد. پس از او کُرچ نظر داد که کلمه تات در کتیبه اروخون مصغر شده «طانقوت» به معنی خارجی است. در نظر اینان این کلمه پس از فتوحات ترکان در ایران از سوی آنان برای ایرانیان مغلوب نسبت داده شده است.
اورانسکی در مقدمه فقه اللغه ایرانی مینویسد:
«تاتی ظاهراً در آغاز بر نژاد قبیلهای اطلاق نمیشده است. قبایل صحرانشین که اکثراً ترک بودند، مردم زراعت پیشه و تخته قاپوی ایرانی زبان را که در زیر انقیاد خویش درآورده بودند؛ تات میخواندند».
ورود و استقرار ترکان در ایران همزمان با عصر طلایی تمدن اسلامی بود و ایران به عنوان مهمترین مرکز این تمدن وقتی که پذیرای این میهمانان ناخوانده شد، بیش از آن که از حضور آنان تأثیر پذیرد، بر آنان تأثیر گذارد و وقتی که با تمدن باشکوه و مردمان با فرهنگ متعالی این سامان برخورد نمودند، به آرامی در مقابل عظمت فرهنگ و تمدن ایرانی که برای آنان با عبارت «تاتها» شناخته شده بود، سر تعظیم فرود آوردند و هر چند که بر حفظ و حتی اشاعه زبان خویش اصرار ورزیدند اما علم و فرهنگ تاتها (ایرانیان) را ستودند و بارها به نیاز خود به این فرهنگ و تمدن اعتراف نمودند.
کلمه «تات» که در ابتدا در سرزمینهای اصلی ترکان به معنی خارجی به کار برده میشد، در هجوم و استقرار آنان به ایران از زمان سلطان محمود غزنوی به بعد، به ایرانیالاصلها خطاب گردید و چون ترکان از همان زمان در حاکمیت ایران بودند، این کلمه ماند تا جایی که در دوران صفویه کاملاً عنوان مشخصی برای ایرانیان فارس زبان گردید و ترکان، ایرانیان فارس زبان و بومی را تات مینامیدند. از آن پس نیز این نام ماند ولی از اطلاق عمومی برای فارس زبانان افتاد و فقط برای ایرانی زبانانی که به صورت جزیرههای گویشی در میان ترک زبانان بودند، استعمال گردید و خود آنها نیز این نام را پذیرفتند شاید به این دلیل که این اقلیتها همیشه خود را در میان اکثریت ترک زبانانی میدیدند که آنها را تات مینامیدند ولی سایر ایرانی زبانان که چنین شرایطی نداشتند، این نام را به غیر از مناطقی محدود از یاد برده و خود را ایرانی شناخته و شناساندهاند.
بنابراین میتوان مطلب را چنین جمعبندی کرد که پیشینه استعمال کلمه تات در ایران به اندازه تاریخ ورود ترکان به این سامان از عصر غزنویان و سلجوقیان به بعد، میباشد و اصطلاحی است که با آن، ایرانیان را نامیدند. پس، میتوان تاتها را یادگاران بومیان این سرزمین پیش از مهاجرت ترکان دانست که در طول قرون متمادی زبان و فرهنگ خود را تا حدود زیادی حفظ نموده و از این بابت حق بزرگی بر گردن هویت ایرانی دارند.
در کنار اقوام مختلف، ارامنه نیز از دیگر اقوام ساکن در این استان میباشند. سابقه اسکان ارامنه در قزوین مشخص نیست بنا به بعضی نوشتهها، شاه عباس گروهی از ارامنه را از ارمنستان به ایران کوچ داد که برخی از ایشان در قزوین ساکن شدند. در سال 1890 میلادی نیز چندین خانوار ارمنی از اصفهان، همدان، تبریز و قرهداغ به قزوین مهاجرت کردند. ارامنه قزوین به مشاغلی چون تجارت و امور فنی اشتغال دارند. کارخانجاتی از قبیل کشمش پاک کنی، چوببری و معروفتر از همه کارخانه کوراغلی به آنان تعلق داشته است. بعد از جنگ جهانی اول، دکتر آساطور هاکوپیان و پیش از او دکتر فیلیپ ویچ در شهر قزوین مطب دایر کردند و داروخانههای نوین، سینا و مرکزی را نیز ارامنه اداره میکردند.
آشوریان قزوین تاریخچهای بیش از 70 سال دارند که جزو کلیسای کلدانی و بعضی کاتولیک هستند. کلیسای آنان روبروی مدرسه رفیع واقع شده و فعالیت دارد.
در جنگ جهانی اول خانوارهایی از روسهای تزاری ساکن قزوین شدند و ساختمان سالن شهرداری، منبع آب روبروی شهرداری و ساختمان قدیمی اداره راه و اداره دارایی به وسیله روسها ساخته شد.
تاریخ کهن شهر قزوین در ادوار مختلف چهره خاصی را به آن عرضه داشته است به طوری که با مراجعه به کتابهای تاریخی میتوان آثار قدمت و تمدن را در آن مشاهده نمود. شکوه این شهر در دوره صفویه با برگزیده شدن به عنوان پایتخت دوم کشور، به اوج خود رسید تا جایی که «سر هربرت توماس» این شهر را بعد از اصفهان، بزرگترین شهر ایران معرفی مینماید که بیش از 20 هزار نفر جمعیت داشته است. در طول دوران متمادی بروز حوادث مختلف تاریخی آثار نامطلوبی بر ساختار جمعیتی این شهر نهاد. حمله افغانها در سال 1135 هجری قمری و تصرف قزوین در سال 1318 توسط ترکها به همراه سایر جنگهای مستمر محلی و منطقهای، شیوع بیماریهای واگیردار همچون وبا، خشکسالیها، زلزلهها به همراه انتقال پایتخت به اصفهان از جمله عواملی بودند که توان افزایش جمعیت را از این شهر سلب نموده و آن را در رده شهرهای درجه دوم ایران قرار داد. چنانچه در اواسط سال 1179 این شهر بیش از دو سوم جمعیت خود را از دست داد.
تا قبل از سال 1300 خورشیدی که اولین آمارگیری نمونهای در شهر قزوین صورت گرفت، آگاهی از تعداد و ترکیب جمعیت این شهر بر پایه مشاهدات و مبتنی بر فرضیات بوده است. در یک برآورد مقدماتی جمعیت قزوین در سال 1300 برابر 32181 نفر شمارش گردید.
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390 خورشیدی، جمعیت این استان 1201565 نفر بوده است. بر اساس این سرشماری، جمعیت شهرستانهای این استان به شرح زیر میباشد:
نام شهرستان
جمعیت شهری
نام شهرستان
|
جمعیت شهری
|
جمعیت روستایی
|
جمعیت غیرساکن
|
آبیک
|
59131
|
34713
|
ـــ
|
البرز
|
178578
|
24698
|
ـــ
|
بوئین زهرا
|
64921
|
99802
|
ـــ
|
تاکستان
|
111288
|
61661
|
ـــ
|
قزوین
|
464323
|
101913
|
537
|
زبان در استان قزوین
بیشتر مردم استان قزوین به زبان فارسی سخن میگویند. اما علاوه بر زبان فارسی، زبانهای دیگری چون ترکی و تاتی، مراغی و رمانلویی رواج دارد. زبان ترکی بیشتر در میان مردم مناطق خرقان، ابهررود، طارم، افشاریه، بویین زهرا، در بعضی از روستاهای بشاریات، اقبال، پشگلدره، قزوین، در برخی محلهها همچون درب کوشک، شیخآباد، گوسفند میدان قملاق و دیمج که زمانی محل سکونت امیران، درباریان، خادمان و مأموران دربار صفوی بوده، رواج دارد.
تاتهای ساکن استان قزوین به زبان تاتی سخن میگویند. تاتی یک زبان واحد نیست بلکه تاتیهای مختلف یادگارهای زبانها و گویشهای قدیمی ایرانی میباشند که تا آمدن ترکان به نوعی حیات داشتهاند و پس از ورود و سکونت ترکان نتوانستهاند به صورت گسترده و در تمامی حوزه سرزمین خود به حیات خود ادامه دهند و در یک عکسالعمل انقباضی نسبت به حضور و گسترش زبان مهمان یعنی ترکی، در جزیرههای محدود جغرافیایی و زبانی تا به امروز زنده ماندهاند و البته چون این گویشها خود شاخههایی از زبان ایرانی باستان بودهاند، بنابراین امروزه تاتیهای مختلف در عین این که تفاوتهای فراوان داردند، شباهتهای زیادی نیز دارند تا جایی که دیگران همه آنها را با یک نام یعنی «تاتی» میخوانند.
دین در استان قزوین
قبل از ورود اسلام، دین مردم این منطقه، زرتشتی بوده است تا جایی که گفته میشود بنای اولیه مساجد نخستین شهر قزوین، بر روی آتشکدهها ساخته شده است. بعد از اسلام تا زمان ورود صفویه به قزوین، مذهب سنّی در شهر، مذهب غالب بوده ولی با آغاز حکومت صفویه، مذهب شیعه در قزوین به سرعت رو به گسترش نهاد و امروزه مذهب مردم قزوین شیعه دوازده امامی میباشد. در حال حاضر چند خانواده آشوری، ارمنی و زرتشتی نیز در قزوین ساکن میباشند. در گذشته تعداد اقلیتهای دینی در این استان بیشتر بوده است تا جایی که مسیحیان در قزوین دارای سه کلیسا بودند.
پوشاک استان قزوین
با توجه به تنوع فرهنگی این استان، در گذشته هر گروه از مردم با توجه به وضعیت فرهنگی خود، از پوشش خاصی استفاده میکردند. البته شرایط اقلیمی و جغرافیایی نیز در نوع این پوشش نقش بسزایی داشته است.
پوشاک مردان
کلاه:
استفاده از کلاه در گذشته بین مردان بسیار متداول بود و هر شخص به فراخور شغل و نیز وضعیت اقتصادی خود از یک نوع کلاه استفاده میکرد.
پیراهن:
معمولاً به رنگ سفید و ساده و دکمه یقه آن بر شانه چپ بسته میشد و در میان سینه چپ، از شانه تا زیر سینه، چاکی داشت. پس از آن پیراهنهایی با یقههای بلند به نام یقه «قزاقی» متداول شد و سپس یقه «ملایی» جای آن را گرفت.
ارخالق:
یکی دیگر از تنپوشهای مردان قزوینی «ارخالق» بود. ارخالق پیراهن جلو باز بسیار بلندی بود که تا انتهای پا میرسید و یقه آن ایستاده بود. در ناحیه کمر تنگ و دامن آن بسیار گشاد بود و در دو پهلو، دو چاک بلند تا کمر داشت.
شلوار:
شلوار افراد کم درآمد، از جنس کرباس و به رنگ آبی یا مشکی بود. این شلوارها بلند و گشاد و در لیفه آن بند بود و بند تنبان از نخ پنبه بافته میشد. اشخاص اعیان شلوارهای دکمهدار میپوشیدند.
پاپوش:
پاپوش اغلب مردان در گذشته گیوه بود. این گیوهها «جوراب» و «آجیده» نامیده میشد و در فصل تابستان مورد استفاده قرار میگرفت. اشخاص اعیان گیوههای بسیار ظریف و مرغوبتری میپوشیدند که به گیوه «ملکی» معروف بود.
سایر پوششهای مورد استفاده مردان این استان عبارت بود از: سرداری، عبا، چوقا، پوستین جلیقه، پوستین آستین دار، کوهَنَک کوله جُد، قدک، دون، قبای مراد بیگی و ....
پوشاک زنان
در گذشته زنان قزوینی زیر پیراهن خود «شلیته» میپوشیدند و شلیته به اندازه یک وجب و یا حتی کمتر، از دامن آنها بیرون میآمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چیت و کرباس بود و در انواع ساده، گلدار و یا مشکی انتخاب میشد. جوانان اغلب روی شلیتههای خود را با نخهای رنگی گلدوزی میکردند. شلیته گلدار جوانان دارای سِجاف پهن بود. برخی دیگر از شلیتهها به جای سجاف، لیفه داشت. شلیته لیفهدار از پارچه ضخیم و سنگین مانند مخمل، ترمه، تافته ابریشمی و ... دوخته شد. معمولاً قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و آن را به حالت تزئینی در میآوردند که به آن «دالبر» و «دندان موشی» میگفتند. زنان در زیر شلیتههای خود شلوارهای مشکی میپوشیدند. دمپای این شلوارها تنگ و بالای آن گشاد بود و آن را با بند تنبان میبستند.
یل یا نیم تنه قزوینی:
این پوشش حدود صد سال پیش در بین اعیان متداول بود و از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته کرم رنگ تهیه میشد. در قسمت جلوی آن، 18 دکمه فلزی پی در پی دوخته میشد.
پاپوش:
پاپوش زنان به فراخور وضع مالی خانواده، دارای انواع مختلف بود. در تابستان گیوههای ظریف میپوشیدند. زنان اعیان نیز از کفشهای چرمی مدل روز استفاده میکردند.
سایر پوششهای مورد استفاده زنان این منطقه عبارت بود از کویینگ، جومه، کراس، شگ، کول چوقا، قرقره تمبون، اوزون تنبون و ... .
بازدید از موزه مردمشناسی استان قزوین که در بنای تاریخی حمام قجر برپا شده است، راهی مناسب جهت آشنایی بیشتر علاقهمندان با اقوام، آداب و رسوم و مشاغل موجود در این استان میباشد.
ویژگیهای اقتصادی و معیشتی استان قزوین
استان قزوین یکی از مراکز مهم کشاورزی، صنعتی و تجاری در کشور محسوب می شود.
کشاورزی:
تنوع اقلیمی، میزان بارندگی مناسب، قابلیتهای آب و خاک، زمینه مساعدی را برای انجام امور کشاروزی در منطقه به وجود آورده است. همچنین استفاده از ماشینآلات کشاورزی از قبیل تراکتور، کمباین، بکار گرفتن سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی، بهرهگیری از بذرهای اصلاح شده و روشهای جدید آبیاری در امور کاشت، داشت و برداشت به نحو قابل توجهی توسعه یافته است. از مهمترین محصولات زراعی استان قزوین میتوان به گندم، جو، چغندر قند، حبوبات، پنبه، سیب، زیتون، انار، انجیر، انگور، پسته، گردو، بادام، فندق، صیفیجات و انواع میوهها اشاره کرد که از این میان انگور بخش قابل توجهی از زمینهای زیر کشت استان به ویژه نواحی تاکستان را، به خود اختصاص داده است. استان قزوین از نظر تولید زیتون، در کشور رتبه دوم را دارا میباشد.
دامداری:
بخش دامپروری و پرورش طیور در استان قزوین به دو شیوه سنتی و صنعتی صورت میپذیرد. دامپروری صنعتی بیشتر به منظور تولید گوشت و شیر و دامپروری سنتی برای تأمین مایحتاج خانوادهها و ایجاد درآمد انجام میگیرد. البته در سالهای اخیر مرغداریهای بسیاری برای پرورش مرغ گوشتی، مرغ مادر و تولید تخم مرغ در شهرهای قزوین و تاکستان دایر شده که بخشی از محصولهای تولیدی آنها به استانهای دیگر صادر میشود.
صنایع ماشینی:
در بخش صنعت، وجود عواملی چون استقرار و مجاورت با تهران، ممنوعیت احداث صنایع در محدوده 120 کیلومتری تهران، وجود معادن متعدد و موقعیت مهم ارتباطی، از عوامل مهم ترغیب متقاضیان ساخت واحدهای صنعتی جهت سرمایهگذاری در استان قزوین به شمار میروند. استقرار شهر صنعتی البرز در 11 کیلومتری جنوب شرقی شهر قزوین، در زمینی به مساحت حدود 900 هکتار که 347 کارخانه و حدود 70 کارگاه صنعتی و تولیدی را در خود جای داده، بر اهمیت صنعتی این استان افزوده است. این شهر صنعتی شامل مناطق صنعتی، تجاری و مسکونی است. صنایع شهر صنعتی البرز به 7 گروه عمده صنعتی تقسیم میشود که عبارتند از صنایع فلزی، شیمیایی، نساجی، سلولزی، الکتریکی، کانی غیرفلزی و صنایع غذایی.
صنایع دستی:
علاوه بر صنایع یاد شده، در روستاهای استان انواع صنایع دستی رواج دارد و استان قزوین در زمینه هنر همیشه نقش چشمگیری داشته است.
فرشبافی:
فرش بافته شده در استان قزوین از نفیسترین فرشهای بافته شده ایران است که متأسفانه این هنر تا حدودی از رنق افتاده است و تنها تعدادی از این بافتههای نفیس را میتوان در موزهها و مجموعههای شخصی دید. از ویژگیهای این فرش تنوع کاربرد رنگ و نقش میباشد.
گلیمبافی:
این هنر تقریباً در تمامی روستاهای قزوین رایج است. از مراکز مهم بافت گلیم میتوان به رودبار الموت، رودبار شهرستان، ارداق و ضیاءآباد اشاره کرد.
جاجیمبافی:
این هنر در استان قزوین از سابقه نسبتاً طولانی برخوردار است. در اکثر روستاهای این استان جاجیمبافی رایج بوده است اما متأسفانه اکثر کارگاههای آن از چرخه تولید خارج شده است. مواد اولیه بافت جاجیم، پشم است و زنان روستا در مواقع بیکاری علاوه بر چشمچینی، آنها را توسط مواد گیاهی رنگ میکنند. امروزه از کامواهای رنگی در جاجیمبافی نیز استفاده میشود.
پنبافی (نوار بافی):
در گذشته پن را با نخهای ابریشمی میبافتند اما امروزه از نخهای نایلونی نیز استفاده میشود. انواع نقوشی که بر روی پن میاندازند عبارتند از چهل چپر، چشم بلبل یا بیست و نه چپر، چشم خروس یا بیست و هشت چپر، هشت چپبر یا مارپیچ یا نیم مداخل. در گذشته بافت پن یا نوارهای تزئینی لباس در منطقه رودبار شهرستان و الموت بسیار رایج بوده است.
موجبافی:
موج نوعی دست بافته سنتی است که هنوز در برخی از مناطق بافت آن رواج دارد. رونق این هنر مانند سایر صنایع دستی منطقه با رواج استفاده از مصنوعات کارخانهای که ارزانتر و متنوعتر میباشند، کمرنگتر شده است. دستگاه موجبافی قابلیت بافت پارچههای ظریف جهت تهیه البسه و تولید پارچههای ضخیمتر که بیشتر از آن به عنوان پتو، روکرسی، روفرشی، پرده، ملحفه و جانماز استفاده میشود را دارا است.
گلابتوندوزی:
گلابتوندوزی در قدیم میان طبقات متوسط و اعیان معمول بود. معمولاً رسم بر این بود که هنگامی که دختری را میخواستند به خانه بخت بفرستند، بعضی از لوازم شخصی وی را همچون جعبه لوازم آرایش، جای شانه، کیف پول، جای مهر و ... را با این هنرتزئین میکردند. این هنر مانند سوزندوزی میباشد با این تفاوت که به جای نخ از مفتولهای بسیار نازک طلایی و یا برنجی استفاده میکردند.
نمنمدوزی:
در قزوین مهرههای بسیار ریزی را که ترکها به آن منجوق میگویند، با ظرافت و دقت بسیار کنار هم چیده و با نخ یا سیم نازک به یکدیگر متصل میکردند و اشیای مختلف همچون کیسه پول، جای قیچی، جای شانه، سرمهدان، جای مهر و ... تهیه میکردند.
گیوهدوزی:
شهرهای قزوین و تاکستان از جمله مراکزی است که این صنعت در آن رواج دارد. گیوههای تولیدی این استان با گیوههایی که در یزد، آباده و کرمانشاه میدوزند، کمی تفاوت دارد.
منبتکاری:
این صنعت در غالب شهرهای ایران معمول بوده و در قزوین به حدّ کمال وجود دارد. بهترین نمونه آن در حرم شاهزاده حسین است و نمونه دیگر آن ارسیهای برخی منازل خصوصی به ویژه ارسیهای «حسینیه امینیها» است که در سراسر ایران بینظیر است.
نقاشی پشت شیشه:
نقاشی پشت شیشه یا نقاشی روی شیشه در قزوین در دوران قاجاریه با مایه گرفتن از هنر روزگار صفویه درخشیده است تا جایی که این شهر یکی از مراکز تولید آن گشته و صدها اثر در این سبک آفریده شده است ولی متأسفانه قسمت اعظم آن در گنجینههای خصوصی و موزهها پراکنده شده و از آنجا که تقریباً تمامی آنها فاقد امضا میباشند، از این رو نقاشان بزرگ این شهر برخلاف خوشنویسان آن گمنام ماندهاند. اثر زیر یکی از آثار استاد حبیب نقاش از استان دزفول است.
نقاشی و تذهیب:
در قزوین نقاشی معمول بوده است. روی درها، ارسیها، دیوار و سقف اطاقها را نقاشی کرده و روی آن را رنگ جلا از روغن کمان میزدند و این روغن را با دستور خاصی تهیه میکردند. رنگهای بکار رفته در نقاشیها کاملاً طبیعی (معدنی و گیاهی) و دارای ثبات و جلای ویژهای بوده است.
خوشنویسی و خطاطی:
شهر قزوین در رشته خوشنویسی و خطاطی به سایر شهرها مزیت و برتری دارد زیرا بزرگترین استاد خط نستعلیق به نام میرعماد حسنی قزوینی از این خطّه برخاسته و در این فن استادی مسلم و بیرقیب است. آخرین هنرمند نامی این هنر از مردم قزوین، مرحوم میرمحمدحسین عمادالکتاب سیفی حسنی قزوینی است که در عصر خود در سراسر کشور بیرقیب بود. وی ساکن تهران بود و شاهنامه معروف به چاپ امیربهادر به خط ایشان است. رسمالمشقهایی توسط ایشان تهیه و چاپ شده است که برای مبتدیان و نوآموزان این هنر بهترین وسیله تمرین میباشد.
مسگری:
مسگری یکی از حرفههای سنتی است که در آن صنعتگر با چکشکاری روی مس با ابزارهای مختلف، ظروف متنوعی همچون سینی، دیگ، پارچ و ... میسازد. بر اساس کشفیات باستانشناسی در منطقه قزوین و اشیای فلزی بدست آمده در گنج تپه واقع در خوروین در نزدیکی قزوین و تپههای باستانی بویین زهرا، سابقه صنایع فلزی را میتوان به هزاران سال قبل نسبت داد. با توجه به این که قزوین در دوره صفویه یکی از پایگاههای حکومتی (پایتخت) به شمار میآمده، این هنر نیز همانند دیگر صنایع دستی در این منطقه شکوفا شده و یکی از مراکز اصلی تولید مسگری در ایران تا مدتها شهر قزوین بوده است.
گرهچینی:
گرهچینی اجرای گرههای هندسی توسط چوب است.
گرهها تزئین معماری ایرانی هستند و بر اساس قاعده معینی که برای هریک وجود دارد، با استفاده از خطوط مستقیم شکل میگیرند و آلتهای گره را به وجود میآورند.
اجرای این هنر با مشخص کردن کلاف یا چهارچوبی که قرار است درون آن هنرگرهچینی انجام گیرد، آغاز میشود.
چوب با توجه به طرح گره به صورت قطعه قطعه برش داده میشود و برای چفت کردن هر دو قطعه چوب به یکدیگر، بدون استفاده از چسب و میخ، از اتصالات کام و زبانه استفاده میشود.
از چفت شدن همه قطعات در کنار هم فضاهای خالی ایجاد میشود که کل گره را به صورت شبکه شبکه درمیآورد.
برای زیبایی بیشتر این فضاها با شیشههای رنگی یا آینه پر میشوند.
آینهکاری:
آینهکاری از هنرهای بسیار قدیمی در ایران است. بازیافتههای باستانشناسی در ایران نشان میدهد مردمی که در هزاره 4 قبل از میلاد در سیلک کاشان میزیستهاند، از آینهسازی آگاهی داشتند. در کاوشهای شوش، تپه حصار دامغان، تپه خورویش (بین استان تهران و قزوین)، املش گیلان و نیز در میان برنزهای لرستان آینههایی یافته شدهاند که همانند آینههای مسی برخی دستهدار و بعضی پایهدار هستند. بنابر مدارک موجود، برای نخستین بار آینه در تزئین بنای دیوانخانه شاه طهماسب صفوی در قزوین بکار گرفته شده است. خواجه زینالعابدین علی عبدی بیگ نویدی شیرازی در کتاب دوحةالازهار که پیش از سال 955 هجری قمری سروده شده، در وصف دیوانخانه قزوین اشعار بسیاری دارد.
پاپیهماشه:
با ظهور این رشته هنری در ایران و در زمان صفویه به خصوص هنگامی که قزوین پایتخت صفویان شد، بیشتر هنرهای سنتی در قزوین رونق گرفت و ساخت اشیایی به روش پاپیهماشه نیز در قزوین مرسوم شد. بیشتر اشیایی که به این روش ساخته میشدند، جلد کتاب، قلمدان، قاب آینه و جعبه آرایش و جعبه جواهرات بوده است. در خصوص قلمدان در کناب قزوین در گذرگاه هنر آمده است: قدیمیترین قلمدانهای ایرانی مربوط به قرون اولیه اسلامی است. این هنر در زمان صفویه وقاجاریه به اوج خود رسید. قزوین از عهد پادشاهی شاه تهماسب صفوی تا اواخر دوره قاجاریه، یکی از مراکز مهم تولید آن بوده است. هنر قلمدانسازی از اواخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار دچار زوال گردید زیرا در این سالها عکسبرگردانهای بسیار زیادی به همراه اشیای تجملی دیگر از فرنگ به کشور ما وارد شد و کار نقاشان قلمدان را کساد کرد. از هنرمندان و اساتید این فن در قزوین میتوان به حاج محمدصالح مذهب کاووس مصور و همچنین شیخ هاشم قلمدانساز اشاره کرد. در شهر قزوین همیشه قلمدانهای زیبایی ساخته میشود که به دست نقاشان و هنرمندان قزوینی نقاشی و نگارگری شده است.
پاپیهماشه اساساً واژهای فرانسوی است که در فرهنگهای لغت به معنی کاغذ فشرده شده ترجمه شده است و معمولاً به اشیای مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است، اطلاق میشود. این هنر در گذشته نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نیز نامیده میشد زیرا روی اشیای ساخته شده به روش پاپیهماشه نقاشی میشد و سپس با یک لایه ماده جلادهنده پوشانده میشد.
در زمینه هنرهای دستی دیگری همچون سنگتراشی، حکاکی، قفلسازی، خاتمکاری، گچبری، مجسمهسازی، کاشیکاری، شانهتراشی، ابریشمکاری ومعماری، چیرهدستی هنرمندان قزوینی ستودنی است.
در هنر موسیقی معاصر ایران نیز نقش و تأثیر هنرمندانی چون «درویش غلامحسین جناب»، «عارف قزوینی»، «استاد ابوالحسن اقبال آذر» و ... را نمیتوان نادیده گرفت.
معادن استان قزوین
این استان دارای معادن بزرگی از مس، سرب، روی، گچ، باریت، زغال سنگ، سیلیس، سولفات آلومینیوم، زاج منگنز، کائولن و خاکهای صنعتی میباشد.
منبع : گرداوری شده توسط سایت شرکت پاکمن
گرداوری :
«گردآوری شده توسط دپارتمان پژوهش جغرافیایی گروه صنعتی پاکمن»
1- سیمای استان قزوین: عباس حاجی آقامحمدی، انتشارات طه
2- www.qchto.ir
3- www.ostan-qz.ir
4- www.iransetarehgasht.com
5- www.amar.org.ir
6- www.iran.ir
7- www.qstp.ir
8- www.hamtanab.com
9- www.tebyan.net
10- www.pnuha.com
11- www.tourismst.mihanblog.com
12- www.af.samta.ir
13- www.qazvin.areo.ir
14- www.sherlori.blogfa.com
15- www.tat-ha.blogfa.com
16- www.ichto.ir
17- www.kavoshsazand.blogfa.com
18- www.ichtolibrary.ir
19- www.iranpedia.ir
20- www.koohnavardan.ir
21- http://www.qzrw.ir
22- http://iran.farsfoundation.net
23- http://www.roostanews.ir
24- http://koshk2.blogfa.com
25- http://ichtolibrary.ir
26- http://geoghaz2.blogfa.com
27- http://golshn12.blogfa.com
28- http://qazvindoe.ir
29- http://www.ichto.ir
منابع عکسها
www.iran.ir
http://www.anobanini.ir
http://www.alamot.blogfa.com
www.irancaves.com
www.qchto.ir
www.zendehrood90.persianblog.ir
http://www.pinkbike.com
http://www.iran.paranddownload.com
www.ghazvin.irna.ir
http://taknature.blogfa.com
www.vahsh.ir
www.shkarchi.net
www.ghazvin.irna.ir
http://mohitban.blogfa.com
http://www.mashreghnews.ir
www.farsnews.ir
http://24onlinenews.ir
http://www.mehrnews.com
http://www.ichto.ir
http://mahmoodansari.blogfa.com
www.persiangfx.com
www.sadmu.com
www.sarbedaran516.blogfa.com
http://hamshahrionline.ir
www.aref.photoblog.ir
www.woodash.ir