معماران در سینما
١- گری کوپر در Fountainhead: این فیلم، به کارگردانی «کینگ ویدور» در سال ۱۹۴۹ ساختهشد و ستارهی جدی و متشخص آن سالها، «گری کوپر»، در آن نقش هوارد رورک را بازی کرد. معماری که طراحیهایش، با عُرف پذیرفتهشدهی معماران متفاوت بود و بنابراین از دانشگاهش اخراج شد. او تصمیم میگیرد برای اثبات خود، از طرحهایش دفاع کند. جایی در این فیلم، کوپر میگوید: «قبل از اینکه بتونی کاری برای مردم بکنی، باید کسی باشی که اصلاً میتونه کاری انجام بده! ولی برای اینکه کاری انجام بدی، باید انجام دادنش رو دوست داشتهباشی، نه مردم رو!»
٢- مایکل کیتن در The White Noise: فیلم ماورایی- ترسناک «صدای سفید» را «جفری ساکس» در سال ۲۰۰۵ ساختهاست. کیتن در نقش «جاناتان ریورز» بازی میکند. معماری که در سوگ همسرش نشسته و امیدوار است با نصب دستگاههای گیرنده، بتواند با همسرش در دنیای دیگر صحبت کند، اما اتفاق دیگری میافتد. مردههایی با او تماس میگیرند که هنوز نمردهاند، آنها قربانی جنایاتی هستند که هنوز رخ نداده. ریورز تصمیم میگیرد پیش از وقوع جنایت، آنها را نجات دهد ولی… بههر حال، فیلم متوسطی است و برای یک شب بارانی و تنهایی که هوس هیجان و ترس کردهاید، بد نیست.
٣- ریچارد گِر در Intersection: در سال ۱۹۹۴، «مارک رایدل» تقاطع را ساخت. گِر در نقش «وینسنت ایستمن» بازی میکند که این جناب ایستمن، معطل مانده بین همسرش که ۱۶ سال است ازدواج کردهاند (شارون استون) و یک خانم تازهوارد به نام اولیویا، کدام را برگزیند، وسط این انتخاب مهم هم گاهی معماری میکند! فیلم خیلی متوسطی است و معمار ماجرا، دیالوگ قابل عرضی وسط مشغلههای مهمش ندارد!
۴- وسلی اسنایپس در Jungle Fever: کارگردان مطرح سیاهپوست، «اسپایک لی» این فیلم را در سال ۱۹۹۱ ساخت. در این فیلم، «آنتونی کویین» فقید نیز بازی میکند. داستان فیلم، ماجرای بازخوردهای ازدواج یک معمار سیاهپوست با یک خانم منشی سفیدپوست، میان اطرافیانشان است. از نکات جالب فیلم این است که «هال بری» برای آنکه نقش یک معتاد به کراک را بازی کند، دو هفته حمام نرفت!
۵- پل نیومن در Towering Inferno: فکرش را بکنید؟! «جان گیلرمین» در سال ۱۹۷۴ توانسته «استیو مککویین» و «پل نیومن» را در کنار هم در فیلمش بازی دهد! پس حتماً ارزش دیدن دارد. نیومن نقش معمار برجی را دارد که آتش گرفته و باید به مأموران آتشنشانی در خاموش کردن آتش و نجات جان افراد گرفتار در برج کمک کند. این فیلم که با هزینهی ۱۴ میلیون دلاری ساختهشده، سه اسکار برای بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن در سال ۱۹۷۵ گرفتهاست. مککویین در نقش رئیس آتشنشانی خطاب به معمار داستان میگوید: «میدونی؟! امشب خیلی خوششانس بودیم. جنازهها تقریباً ۲۰۰ تا بودن. یکی از این روزا تو ۱۰۰۰۰ نفر رو تو یه آتشسوزی میکشی و این منم که باید دود بخورم و جنازه در بیارم تا یکی یادمون بده، چطور ساختمون بسازیم!»
۶- آلبرت فینی در Two For The Road: در سال ۱۹۶۷ توسط «استنلی دانن» ساخته شد. آنهم با حضور بانوی زیبای سینما، «اُدری هپبورن» و آلبرت فینی که خیلی قیافهی متفاوتی نسبت به آنچه در «ماهی بزرگ» دیدیم، داشت. فینی یک آرشیتکت پرمشغله و هپبورن، یک راهنمای تور است. آنها ازدواج میکنند و ده سال پس از ازدواجشان، سعی در حل مشکلات زندگی مشترکشان دارند. فیلم در سال ۱۹۶۸، نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد.
٧- اِیجی اوکادا در Hiroshima Mon Amour: فیلم «هیروشیما، عشق من» را «آلن رسنای» در سال ۱۹۵۹ ساخت. زن فرانسوی جوانی به هیروشیما رفته تا فیلمی دربارهی صلح بسازد و آنجا با معماری ژاپنی، رابطهی عاطفی پیدا میکند. زن بهیاد اولین عشق زندگیش میافتد، عشق به یک افسر آلمانی! فیلم در سال ۱۹۶۰، نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد. فیلم بسیار لطیف و زیبایی است که از دیدنش، لذت زیادی بردهام.
٨- هنری فاندا در ۱۲ angry men: چه کرده استاد «سیدنی لومت»! لومت این فیلم را در سال ۱۹۵۷ ساخت. فاندا، یک سال پس از بازی در فیلم تاریخی «جنگ و صلح»، یکی از معروفترین فیلمهایش را بازی کرد. او در این فیلم آرشیتکتی را دارد که نفر ۸اُم هیئتمنصفهای ۱۲ نفره است. قتلی رخ داده و یک جوان اسپانیایی- آمریکایی متهم است و این هیئت منصفه باید بر گناهکار بودن یا بیگناهی جوان، شهادت دهند. فاندا برای بازی زیبایش، نامزد اسکار و گلدنگلوب برای بهترین بازیگر مرد شد و جایزهی بافتا را از آن خود کرد. در جای مهمی از فیلم، فاندا میگوید: «ما یک تردید منطقی داریم، و اون چیزیه که در روش ما خیلی ارزشمنده: هیچ عضو هیئت منصفهای نمیتونه کسی رو گناهکار بدونه، مگه اینکه مطمئن باشه! ما نُه نفر نمیتونیم بفهمیم شما سه نفر چطور هنوز اینقدر مطمئنید!»
٩- آدام سندلر در Click: فیلمی محصول سال ۲۰۰۶ به کارگردانی «فِرانک کوراچی». سندلر در فیلم نقش معماری را دارد که بسیار پرمشغله است و برای هیچکدام از کارهای شخصی و شغلیاش، وقت زیادی ندارد. روزی، دانشمندی عجیب و غریب، به او یک کنترل مخصوص میدهد که میتواند او را به اهدافش برساند ولی… خب، یک فیلم با شوخیهای کاملاً سندلری.
١٠- کیانو ریوز در The Lake House: عشقی میان مردی معمار و یک زن پزشک (ساندرا بولاک) که باید پنهان بماند. فیلم در سال ۲۰۰۶ توسط «الخاندرو اگرستی» ساختهشده.
١١- مارک روفالو در Just Like Heaven: خانم پزشک جوانی بر اثر تصادف، به کما میرود و یک معمار تنها، آپارتمانش را اجاره میکند. اما روح دختر، در خانه مانده و معمار و روح، کمکم با هم رابطه مییابند… کپی کامل این فیلم را تلویزیون ما زحمت کشیده و ساخته. به هر حال، نسخهی اصلی را «مارک واترز» در سال ۲۰۰۵ ساخته.
١٢- جود لاو در Breaking And Entering: فیلمی که «آنتونی مینگلا» در سال ۲۰۰۶ ساخت، علاوه بر جود لاو، ستارههایی مثل «ژولیت بینوش» و «رابین رایت» را هم به خدمت گرفت. داستان فیلم، رابطهی معماری به نام ویل، با یک دزد است که زندگی مرد را تغییر میدهد.
١٣- الن پیج در Inception : شاهکار استعدادی ناب و بیهمتا، «کریستوفر نولان». پیج در نقش آریادنه بازی میکند، معمار جوانی که ساختمانهای دنیای رویا را طراحی میکند. داستان فیلم، خیلی پیچیدهتر از آن است که بشود بیانش کرد و هر بار که آن را میبینی، به برداشت تازه ای از فلسفهی فیلم و دنیای واقعیت و خیال میرسی. جایی از فیلم کاب (لئوناردو دیکاپریو) به آریادنه می گوید: «تو دنیای رویا رو خلق میکنی. ما سوژه رو توی رویا به اونجا میبریم و توی ضمیر ناخودآگاهش قرار میدیم.» آریادنه میپرسد: «چطور میتونم به اندازهی کافی جزئیات قرار بدم، طوری که اون فکر کنه اینا واقعین؟» و کاب میگوید: «وقتی ما در رویاهامون هستیم، به نظرمون واقعی میآن، درسته؟ فقط وقتی بیدار میشیم میفهمیم چقدر عجیب بودن!» فیلم نولان، هم شانس و هم لیاقتش را دارد در رشتههای مختلف، جوایز اسکار را درو کند.
منبع : معماران در سینما
سایت معماری و هنر ایران زمین ( سوناسازان )
سایت هنر و دکور سنتی ایران زمین