مقالات پیرامون طراحی شهری و شهرسازی و بنیان های آرمانشهر
بنا به گفته ای در آغاز این قرن، شهرسازی را نمیتوان هنر نامید. اما بصورت علم نیز در نیامده است. شهرسازی مانند علوم دیگر هنوز بر پایه های مدون استوار نیست. معلوم نیست که نسل آینده نسبت به شهرسازی معاصر در قیاس با آثار ارزشمند گذشته چقدر ارزش قائل شود. تحقیقات
و کتب بسیاری در تشریح مشکلات شهر و روستا تدوین شده است. اما همهء تئوریهای شهرهای مدرن با یکدیگر متناقض میباشند.
بنیان های آرمانشهر
چشمانداز تهران در افق1404، ضمن طرح راهبردی - ساختاری شهر تهران در آذرماه سال 1386 ترسیم و ابلاغ شده است که تهران را در دورنمای مورد انتظار، شهری با اصالت و هویت ایرانی- اسلامی، دانشپایه و هوشمند، امن و مقاوم و روان با رفاه عمومی معرفی میکند.
بیتردید تحقق این آرمان زیبا و البته دستیافتنی الزامات گوناگونی را ایجاب میکند که مشارکت نهادهای متعدد خواه از جنبه سختافزار و خواه از منظر اندیشهگرایی از آن جملهاند. در این میان شاید نقش آموزشوپرورش بارزتر از دیگر سازمانها و نهادها باشد، چرا که تقویت عنصر آگاهی و شناخت عمومی تأثیر بسزایی در دستیابی شهرداری به اهداف طرح جامع و سند چشمانداز دارد.
الف- مهمترین محورهای چشمانداز شهر تهران از دیدگاه آموزشی
1- نخستین ویژگی شهر تهران در سند چشمانداز، ساماندهی شهری با اصالت و هویت ایرانی- اسلامی است. از این منظر، میتوان گفت نقش آموزشوپرورش نقشی پایدار، ممتاز و اثرگذار خواهد بود. در حقیقت، بازه زمانی 18ساله تا افق چشمانداز دوره مناسبی است تا کودکان و نوجوانان امروز و شهروندان آینده، در چارچوب و فضای مناسبی از آموزشهای منطبق با فرهنگ ملی و ارزشهای اسلامی قرار گیرند و مهارتهای زندگی اجتماعی برای ایفای نقش در یک کلانشهر و از آن مهمتر در عرصه ملی را بیاموزند.
درواقع، با توجه به محورهای اساسی فصل اول برنامه پنجساله شهرداری تهران، مواردی چون حفظ و ارتقای آگاهیها، اعتماد، سرمایه و همبستگی اجتماعی، تعمیق ارزشها، باورها و اعتلای معرفت دینی و توسعه فرهنگ قرآنی مفاهیمی هستند که بهطور عمده در درون مدارس شکل گرفته و قوام مییابند. درست به همین دلیل است که موضوع هویت و اصالت به عنوان وجه مشترک اهداف آموزشوپرورش، شهرداری و شهروندان عمل خواهد کرد.
این وجه مشترک اهداف بدون تردید خاستگاه مناسبی برای تعامل نزدیک و سازنده هر دو نهاد در زمینه مسائل فرهنگی، اجتماعی و آموزشی بوده و عرصههای گستردهای را برای برنامهریزی و اقدام میگشاید.
2- در افق چشمانداز، تهران شهری دانشپایه، هوشمند و جهانی ترسیم شده است؛ آرمانی که تنها در سایه مدیریت مدیرانی مدبر و آموزشدیده حاصل خواهد شد. این مهم تنها از طریق تمرکز بر اندیشههای راهبردی و بهطور مشخص سرمایهگذاری در تربیت جوانان و نوجوانانی محقق خواهد شد که تا 20سال آینده هدایت شهر را عهدهدار خواهند شد. به بیانی بهتر، دانش محوری، هوشمندی و جهانیبودن شهر تهران با الزاماتی همراه است که برخورداری از سرمایههای انسانی مطلوب از آن جمله است؛ سرمایهای که در درون نظام آموزشوپرورش شکل میگیرد، رشد مییابد و به بالندگی میرسد تا بتواند شهر خود را در فضای پررقابت جهان امروز، پابهپای کلانشهرهای جهان مدیریت کرده و پیش ببرد.
در این ارتباط، هرچند تمامی فصول لایحه برنامه بهنوعی بر این جهتگیری صحه گذاردهاند، لیکن، فصول دوم، پنجم، هشتم، چهاردهم و پانزدهم تمرکز بیشتری در این حوزه دارند.
به بیان بهتر، بسط مؤلفههای مدیریت شهری، استقرار شهر الکترونیک، برخورداری از سامانههای هوشمند حرکت در شهر و در نهایت نوسازی و ارتقای ظرفیتهای شهرداری در گروی اقدامی دوگانه است؛ ارتقای فرهنگ عمومی در جریان فعالیتهای پیشبینیشده در برنامه و فرهنگسازی بنیادین از بطن کانونهای آموزشوپرورش. بدیهی است که در هر دو عرصه، نقشی کلیدی از آموزشوپرورش شهر تهران متصور است.
3- سرسبزی، زیبایی و شادابی نیز در افق چشمانداز تهران، تصویری مطلوب از این شهر ترسیم میکند. در عینحال، قرار است این کلانشهر در سال1404 در برابر انواع آسیبهای (اجتماعی، فرهنگی و طبیعی) و نیز در برابر مخاطرات مقاوم بوده و از ضریب ایمنی بالایی برخوردار باشد. تهران در افق چشمانداز، شهری پایدار با ساختاری مناسب برای سکونت، فعالیت و فراغت خواسته شده است؛ شهری که روان با رفاه عمومی است؛ حقوق شهروندی در آن بهطور عادلانه تأمین میشود و سرانجام به یکی از سه شهر مهم منطقه آسیای جنوب غربی تبدیل خواهد شد.
در بررسی لایحه برنامه پنجساله شهرداری تهران نیز ردپای این آرمانها را میتوان در فصول توسعه اجتماعی و فرهنگی، معماری و شهرسازی، محیطزیست، مدیریت مخاطرات، اقتصاد شهری و سایر فصول مرتبط جستوجو کرد. اما تردیدی نیست که ملاحظات فرهنگی و اجتماعی در توسعه شهر تهران محور تمامی این راهبردهاست و موضوعاتی مانند توانمندسازی محلهمحور، توانمندسازی اقشار خاص، جلب مشارکت و همکاری سازمانهای دولتی و غیردولتی، مهار، کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی، ساماندهی و افزایش مشارکت و نقش مردم، سازمانهای مردمنهاد و شورایاریها در تهیه برنامههای محلی و توسعه پایدار، ارتقای فرهنگ شهروندی و نهادسازی فرهنگی و توسعه فرهنگزیستی و ساماندهی کالبدی شهر علاوه براینکه ماهیت سختافزاری دارد، بر مؤلفه نرمافزاری نیز استوار شده است.
در اینجا سوای نقش آموزشوپرورش در جهتدهی اندیشهها، باورها و عادات فرزندانمان به سمت این اهداف بلندمدت، نقشهای کارکردی دانشآموزان در پیشبرد اهداف چشمانداز نقشی منحصربهفرد و پرقوت است. نمونه بارز این امر، تجربههای موفق مشترک آموزشوپرورش با شهرداری، با نیروی انتظامی و با وزارت بهداشت در اجرای طرحهای ارزشمند شهردار مدرسه، همیار پلیس و بهداشتیار مدارس است. به بیان بهتر، شهرداری تهران میتواند از طریق مدارس، و البته بهصورتی نظاممند و هماهنگ با آموزشوپرورش، ازهماکنون زمینههای اجرای طرح جامع شهر تهران را در سطح جامعه فراهم کند.
ب- زمینههای تعامل شهرداری تهران و آموزشوپرورش
1- تفاهم راهبردی شهرداری تهران و آموزشوپرورش درخصوص نشر مفاهیم طرح جامع و انتظارات طرفین
2- تدوین و تنظیم کتابچههای طرح جامع و برگزاری همایشهای توجیهی برای مدیران
3- تدوین نشریههای مناسب به زبان ساده برای تبیین طرح جامع در سطح مدارس و جامعه
4- تبیین موضوعات اساسی قابل طرح در نظام آموزشوپرورش و واحدهای آموزشی (ازجمله برنامهریزی نیروی انسانی در این راستا)
5- تعیین اقدامات اساسی، تدوین راهبردها و تنظیم برنامه عمل میانمدت.
منابع و مآخذ:
1) طرح جامع راهبردی- ساختاری شهر تهران؛ شهرداری تهران 1387
2) لایحه برنامه پنجساله شهر تهران؛ شهرداری تهران 1387
3) آموزش عاملان تغییر؛ احمدرضا سنجری(1379)
=============================================
مقالات و صفحات با بازدید بالا ٰ از وبلاگها و سایت سونا