این شعر از کلیپی با همین نام از سایت آپارات نوشته شده .
درصورت تمایل میتوانید کلمه تیتر این مطلب را در سایت آپارات سرچ و ویدئوی آن را تماشا کنید .
لطف شعر این است که از زبان شاعر شنیده شود . نه تو سایت پیمانکاران
گرگ
سعدی هم گفته است :
اگر این درنده خویی زطبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
اما شعر استاد فریدون مشیری :
گفت دانایی که گرگ خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم باقیست پیکاری سترگ روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
ای بسا زور آفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک رفته رفته میشود انسان پاک
وانکه از گرگش خورد هردم شکست گرچه تنسان مینماید گرگ هست
وانکه با گرگش مدارا میکند خلق و خوی گرگ پیدا میکند
در جوانی جان گرگت را بگیر وای اگر گردد این گرگ با تو پیر
روز پیری گر چه باشی همچو شیر ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یک دگر را میدرند گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه تنسان هست اینسان درد مند گرگ ها فرمانروایی میکنند
وان ستمکاران که باهم محرمند گرگ هاشان آشنایان همند
گرگ ها همراه و انسانها غریب با که باید گفت این حال عجیب
شعر گرگ - فریدون مشیری